loading...
.::طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري::.
تــــابــــلــــو اعــــلـانــــات

.::خــیــریــه هــمــت | اولــیــن خــیــریــه دیــجــیــتــال ایــران::.

اهـــمـــیـــت ازدواج و فـــوایـــد آن

مسأله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد. اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج عبارت است از تشکیل خانواده . نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن ومرد و مایه کمال و اتمام شخصیت آنهاست. بدون آن ، هم زن و هم مرد هردو ناقصند. همه مسایل دیگر ، فرع بر این است. اگر این کانون، سالم و پایدار باشد، هم روی آینده و هم روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت ازدواج در حقیقت دروازه ورود به تشکیل خانواده است و تشکیل اساس همه تربیت های اجتماعی و انسانی است.مادر این تحقیق به معرفی ازدواج وضرورت ها واهداف آن پرداخته ایم. وروش كار به صورت كتابخانه ای بوده است و در پايان مي توان گفت ، ازدواج علاوه بر عمل به دستور خداوند و اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله عاملی است که فرد و جامعه را از خطرات جسمی و روحی و روانی حفظ کرده و برای همه ایجاد امنیت می ناید.

بــــقــــیــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري بازدید : 1140 دوشنبه 31 فروردین 1394 نظرات (0)

زنــــدگــــی اجــــتــــمــــاعــــی امــــام بــــاقــــر عــلــیــه الــســلــام

زندگی امام، آینه تمام نمای زندگی شرافتمندانه انسانهای موحد و متعالی است.یکی از بارزترین ویژگیهای امام جامعیت اوست.توجه به علم، او را از اخلاق و فضایل روحی غافل نمی‏ سازد و روی آوری به معنویات و عبادت و بندگی، وی را از پرداختن به زندگی مادی و روابط اجتماعی و اصلاح جامعه باز نمی‏دارد .در حالی که انسانهای معمولی، در بیشتر زمینه‏ ها گرفتار افراط و تفریط می‏شوند، اگر به زهد و عبادت بپردازند، به عزلت و گوشه ‏نشینی کشیده می‏شوند و اگر به کار و تلاش رو آورند، از انجام بایسته وظایف عبادی و معنوی، دور می‏مانند!

بقيه در ادامه مطلب

 

 

آشـــنـــایـــی بـــا حـــضـــرت زیـــنـــب عـــلـــیـــهـــا الـــســـلـــام

بوستان عصمت نبوی چشم به راه شکفتن غنچه دیگری است بر شاخه گل یاس؛ همان یاسی که بر دامانش کوثر عصمت جاری است و بر شاخسارش گل‏های امامت هویدا. اگرچه پیامبر در مدینه حضور ندارند، امّا برای آمدن این میهمان لحظه‏شماری می‏کنند. چشم‏ها در انتظارند و ملایک جای جای خانه به خدمت ایستاده‏اند. بوی عطری بهشتی در فضای خانه زهرا می‏پیچد و زینب دختر علی بن ابی‏طالب، علیه السّلام، بانویی از جنس نور و زاده فاطمه زهرا علیهاالسلام ، چشم به دنیا می‏گشاید و عالم را به حضورش نوری تازه می‏بخشد. میلاد این نور تابان، گل خوشبویِ خاندان عصمت بر شیعیان و شیفتگان آن بانوی بزرگ مبارک باد.

بقیه در ادامه مطلب

واجــــب فــــرامــــوش شــــده...

امر به معروف و نهی از منکر از احکام عملی مسلمانان و به نظر شیعیان از فروع دین اسلام است. امر به معروف یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام آن‌چه از نظر عقل یا شرع اسلام خوب در نظر گرفته می‌شود و نهی از منکر یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام ندادن آن‌چه به از نظر عقل یا شرع اسلام بد در نظر گرفته می‌شود.[۱] این توصیه گفتاری است و شامل جرح نمی‌شود.در احکام دین، به تمام واجبات و مستحبات معروف و به تمام محرمات و مکروهات منکر گفته می‌شود بنابراین واداشتن افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب امر به معروف و بازداشتن آنها از کارهای حرام و مکروه نهی از منکر است. البته در نوشته های دانشمندان دینی امر به معروفی که واجب است، واجب و امر به معروفی که مستحب است، مستحب؛ همچنین نهی از منکری که حرام است، واجب بوده و نهی از منکری که مکروه است، مستحب است.امر به معروف و نهی از منکر، واجب کفایی است که اگر افرادی - به قدر کفایت - به انجام آن اقدام کنند، از دیگران ساقط می شود. و اگر همهء افراد آن را ترک کرده باشند، چنانچه شرایط آن موجود باشد، همهء آنها ترک واجب کرده اند.[۲]

بقیه در ادامه مطلب

صــــلــــح امــــام حــــســــن (ع) از مــــنــــظــــر ولــــایــــت

در باب صلح امام حسن (عليه السلام)، اين مسأله را بارها گفته ايم و در کتابها نوشته اند که هر کس - حتي خود اميرالمؤمنين (ع) - هم اگر به جاي امام حسن مجتبي (ع) بود و در آن شرايط قرار مي گرفت، ممکن نبود کاري بکند، غير از آن کاري که امام حسن کرد . هيچ کس نمي تواند بگويد که امام حسن، فلان گوشه ي کارش سؤال برانگيز است. نه، کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلال منطقي غيرقابل تخلف منطبق بود. در بين آل رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، پرشورتر از همه کيست؟ شهادت آميزترين زندگي را چه کسي داشته است؟ غيرتمندترين آنها براي حفظ دين در مقابل دشمن، براي حفظ دين چه کسي بوده است؟ حسين بن علي (عليه السلام) بوده است. آن حضرت در اين صلح، با امام حسن (ع) شريک بودند . صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسين اين کار را کردند؛ منتها امام حسن (ع) جلو بود و امام حسين (ع) پشت سر او بود.

بقیه در ادامه مطلب

آشــــنــــایــــی بــــا یــــازدهــــمــــیــــن اخــــتــــر تــــابــــنــــاک امــــامــــت

هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه‏السلام است. در این روز، یکی دیگر از گل‏های سرسبز باغ علوی پژمرده شد و آفتاب عمر با سعادت او غروب کرد. آسمانیان و زمینیان در غم فقدان او محزون شدند و گل‏های بوستان احمدی در خزان یکی دیگر از شاخه‏های طوبای خود، به ماتم نشستند. ما نیز با فرزند برومند آن امام همام، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم‏ناله شده و در عزای آن سفیر هدایت و کشتی نجات به سوگ می‏نشینیم.

بــــقــــیــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

شــــهــــادت حــــضــــرت خــــدیــــجــــه را بــــه هــــمــــه مــــســــلــــمــــیــــن جــــهــــان تــــســــلــــیــــت عــــرض مــــی نــــمــــایــــیــــم

حضرت خدیجه ؛ مادر ام ابیها

خدیجه این بانوى آگاه و پاك‏سرشت، و این دلباخته‏ى فضیلت و معنویت، كه اعتقاد به حق و حقیقت و تمایل به فضایل و كمالات، از خصایص ذاتى او بود، از همان دوران جوانى نیز یكى از مشهورترین زنان حجاز و عرب به شمار مى‏رفت. وى كه نخستین زن تاجر عرب و یكى از بزرگترین شخصیت‌هاى تجارى حجاز بود، حتى پیش از ازدواج با پیامبر نیز، از شهرتى شایسته برخوردار بود. چنان كه نام وى نه تنها در تاریخ اسلام، بلكه در تاریخ اعراب و قبائل عرب و در آثار و نوشته‏هاى مورخین غیراسلامى نیز، به عظمت و تجلیل، یاد شده است.
خدیجه در كار تجارت خود نیز، بر اساس همان خصوصیات و خصلت‌هاى برجسته‏ى انسانیش، گام برمى‏داشت. هرگز تجارت را به عنوان وسیله‏اى براى كسب درآمدهاى سرشار، به هر طریق و به هر شكل كه باشد، نگاه نمى‏كرد. هرگز در پى سودجویى و منفعت طلبى‏هاى شخصى و بى‏رویه نبود. از این رو همواره سعى داشت كه تجارت خود را به دور از آلودگى‏ها، و عارى از درآمدهاى ناصحیح، انجام دهد، و از عوایدى كه از راه‌هایى چون احتكار و كم‏فروشى و گران‏فروشى و رباخوارى و نظایر آن به ‌دست مى‏آید، مصون دارد. بر این اساس خدیجه هرگز تجارت خود را، به این گناهان نابخشودنى آلوده نكرد، و داد و ستدهایش را جز از راه‌هاى مشروع و اصولى انجام نداد.
همین خصوصیات انسانى، و روش و رفتار معقول و منطقى باعث شده بود كه اطمینان و اعتماد گروه‌ها و طبقات مختلف مردم، به او جلب شود و راه پیشرفت و ترقى از راه‌هاى مشروع و افزایش درآمدهاى حلال، براى او هموار گردد. تا جایى كه درباره‏ى موفقیت‌هاى تجارى او، و ثروت سرشارى كه از این راه فرادست آورده بود، در تواریخ و متون مختلف نوشته‏اند: «هزاران شتر در دست خدمه و كاركنان خدیجه بود كه در اطراف كشورهایى چون مصر، شام و حبشه در راه تجارت، مشغول رفت و آمد و داد و ستد و نقل و انتقال كالاهاى تجارى بودند.» (1)
با این كه حضرت رسول، پس از وفات خدیجه با برخى از زنان دیگر مانند عایشه، صفیه، ام‏سلمه، و ... هم وصلت نموده، ولى در تمام مدتى كه همسران دیگرى در خانه داشت، باز از خدیجه به شایستگى یاد مى‏كرد، نام او را با احترام مى‏برد و همواره خاطره‏ى او را گرامى و عزیز مى‏داشت چنان كه درباره‏اش مى‏فرمود: «هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصیب نفرموده است. او روزى كه من نیاز به كمك داشتم، به یارى‏ام آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت؛ روزى به من ایمان آورد كه جهانیان نسبت به من كفر مى‏ورزیدند، و روزى مرا تصدیق كرد كه جهانیان تكذیبم مى‏كردند، خداوند از او به من اولاد عنایت كرد.»
بــــقــــیــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب
طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري بازدید : 638 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

جــــايــــگــــاه عــــلــــمــــي و مــــقــــام روايــــي حــــضــــرت زيــــنــــب(ســــلــــام الــــلــــه عــــلــــيــــهــــا)

بانو حضرت زينب(سلام الله عليها) را بايد در فصاحت، بلاغت، زهد، عقل، دانش، صبرو... پس از مادرش زهرا(عليها السلام) سرآمد زنان دانست. اشتهار اوبه نقش آفرني در کربلا و در کاروان اسراء و تأثير حضورش در مغلوبه کردن آثار جنگ طف، م.جب غفلت از ديگر ابعاد شخصيّتي وي شده است و صبر و شکيبايي بي نظيري که وي در ماجراي کربلا از خود به ثبت و ظهور رسانيد، جميع صفات حميدة وي را تحت السعاع قرار داده است. اين مقاله قصد داردابا نظر به جايگاه علمي و مقام روايي اين بانو، به بررسي اين بعد پرداخته، بخشي از احاديث مروي از اين بانوي محدّثه را معرفي کند.

 

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

كــــرامــــات و مــــنــــاقــــب امــــام جــــواد عــــلــــيــــه الــــســــلــــام

در زندگي امامان معصوم(ع) مواردي خارق العاده در كتاب هاي حديثي نقل شده است كه علما و متكلمان شيعي از آن ها تحت عنوان «كرامات، معجزات، مناقب و نشانه» هاي امامت ياد كردند. چنان كه شيخ مفيد ره، در كتاب گران قدر «الارشاد» تحت عنوان «طرف من الاخبار عن مناقب ابي جعفر عليه السلام و دلايله و معجزاته» اين موارد را نقل كرده است. در اين ميان، موارد خارق العاده و كرامات بيشتري از امامان متأخر به ويژه امام جواد(ع) و امام هادي(ع) در كتاب هاي حديثي روايت شده است. به گونه اي كه بيش از ١٥ كرامت از امام جواد(ع) در كتاب ها نقل شده است.
اين در حالي است كه در كتاب «مسندالجواد» علامه عطاردي تنها ٢٥٠ حديث از امام جواد(ع) روايت شده است. استاد عطاردي در اقدامي ارزشمند و كم نظير، طي چندين مجلد، روايات و اخباري كه از هر يك از امامان نقل شده است را با عنوان «مسندالامام...» جمع آوري و منتشر كرده است.

 

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

مــــخــــتــــصــــرى از زنــــدگــــانــــى امــــام هــــادى عــــلــــیــــه الــــســــلــــام

«امام ابوالحسن على النقى الهادى» - عليه السلام - پيشواى دهم شيعيان، در نيمه ذيحجه سال 212 هجرى در اطراف مدينه در محلى به نام «صريا» به دنيا آمد(1). پدرش پيشواى نهم، امام جواد - عليه السلام - و مادرش بانوى گرامى «سمانه» است كه كنيزى با فضيلت و تقوا بود (2).
مشهورترين القاب امام دهم، «نقى» و «هادى» است، و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نيز مي ‏گويند (3).
امام هادى - عليه السلام - در سال 220 هجرى پس از شهادت پدر گراميش برمسند امامت نشست و در اين هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شريفش 41 سال و چند ماه بود و در سال 254 در شهر سامرّأ به شهادت رسيد.

 

 

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

 

پــــیــــشــــوای صــــادق-ويــــژه نــــامــــه امــــام صــــادق عــــلــــيــــه الــــســــلــــام

پيشواى ششم شيعيان، حضرت ابوعبدالله جعفر بن‏ محمد صادق عليه السلام، در سپيده دم روز دوشنبه،17 ربيع ‏الاول سال‏83 ق در مدينة الرسول از دامان پاك - ام فروه - بانوى بزرگ از خاندانى شرافتمند، دختر قاسم بن‏محمد بن‏ابى‏بكر از فقهاى هفتگانه مدينه، پا به عرصه وجود نهاد.
معروفترين لقب آن بزرگوار «صادق‏» است كه به علت متمايز شدن از جعفر كذاب - برادر امام حسن عسكرى عليه السلام - انتخاب شده است. صدوق المحدثين ابن‏بابويه قمى در اين باره به سند خويش از پيامبر اكرم روايت كرده است كه: «هنگامى كه فرزندم جعفر بن‏محمد بن على بن‏الحسين به دنيا آمد، او را «صادق‏» بناميد. زيرا در نسل او همنامش به وجود خواهد آمد كه بدون حق ادعاى امامت‏خواهد كرد و او نزد خدا، جعفر كذاب است.»
امام سجاد عليه السلام پس از نقل اين گفتار پيامبر گريست و فرمود:
گويا مى‏بينم جعفر كذاب را كه خليفه بناحق زمان خويش را بر جستجوى امام پنهان و بر حق (امام مهدى عليه السلام) برانگيخته است.

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

خــــصــــوصــــيــــات بــــرجـــــســــتــــه و زيــــبــــاي پــــيــــامــــبــــر اکــــرم صــــلــــي الــــلــــه عــــلــــيــــه و آلــــه

به طور خلاصه اخلاق پيامبر را به «اخلاق شخصي» و «اخلاق حکومتي» تقسيم مي کنيم؛ به عنوان يک انسان، خلقيات او؛ و به عنوان يک حاکم، خصوصيات و خلقيات و رفتار او. البته اينها گوشه يي از آن چيزهايي است که در وجود آن بزرگوار بود؛ چندين برابر اين خصوصيات برجسته و زيبا در او وجود داشت که من حالا بعضي از آنها را عرض مي کنم. آن بزرگوار، امين ، راستگو، صبور و بردبار بود. جوانمرد بود؛ از ستمديدگان در همه ي شرايط دفاع مي کرد. درستکردار بود؛ رفتار او با مردم ، بر مبناي صدق و صفا و درستي بود. خوش سخن بود؛ تلخ زبان و گزنده گو نبود. پاکدامن بود؛ در آن محيط فاسد اخلاقي عربستان قبل از اسلام، در دوره ي جواني، آن بزرگوار، معروف به عفت و حيا بود و پاکدامني او را همه قبول داشتند؛ آلوده نشد. اهل نظافت و تميزي ظاهر بود؛ لباس، نظيف؛ سرو صورت، نظيف؛ رفتار، رفتار با نظافت. شجاع بود و هيچ جبهه ي عظيمي از دشمن، او ار متزلزل و ترسان نمي کرد. صريح بود؛ سخن خود را با صراحت و صدق بيان مي کرد. در زندگي، زهد و پارسايي پيشه ي او بود. بخشنده بود؛ هم بخشنده ي مال ، هم بخشنده ي انتقام؛ يعني انتقام نمي گرفت؛ گذشت و اغماض مي کرد. بسيار با ادب بود؛ هرگز پاي خود را پيش کسي دراز نکرد؛ هرگز به کسي اهانت نکرد. بسيار با حيا بود. وقتي کسي او را برچيزي که او بجا مي دانست، ملامت مي کرد- که در تاريخ نمونه هايي وجود دارد- از شرم و حيا سرش را به زير مي انداخت. بسيار مهربان و پرگذشت و فروتن و اهل عبادت بود. در تمام زندگي آن بزرگوار، از دوران نوجواني تا هنگام وفات در شصت و سه سالگي، اين خصوصيات را در وجود آن حضرت مي شد ديد.

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

تــــجــــلــــی نــــور ازدواج پــــیــــامـــبــــر اســــلـام بــــا خــــدیــــجــــه

حضرت خدیجه پانزده سال قبل از عام‌‌الفیل و شصت و هشت سال قبل از هجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود و پس از شصت و پنج سال زندگی باشرافت و فضیلت سرانجام در تاریخ دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل از هجرت رسول خدا به مدینه وفات يافت.
نام او خدیجه، و کنيه‌اش «ام هند»، نام پدرش «خویلدبن اسد» و نام مادرش «فاطمه دختر زائده بن الاصم» می‌باشد.
پدر و مادر خدیجه با چند واسطه به «لویّ‌بن غالب» می‌رسد که جد اعلای پیامبر خداست و مادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است. بنابراین خدیجه هم از طرف پدر و هم از سوی مادر با پیامبر اسلام هم نسب می‌باشد.

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

امــــام مــــهــــدى (عــــجــــل الــــلــــه تــــعــــالــــى‏ فــــرجــــه الــــشــــريــــف) در قــــرآن كــــريــــم

بحث از ظهور پر بركت حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه)، با استناد به آيات قرآنى، به مقدمه‏اى كوتاه نياز دارد.اگر ما خواسته باشيم اين مسأله را از صريح آيات به دست آوريم، شايد خواسته‏اى بى مورد باشد. اساساً پيغمبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله از روز اول اين تذكر را به عامه مسلمانان داد و فرمود: قرآن داراى ظهر است و بطن؛
« ما من القرآن آية الا و لها ظهر و بطن(21)».
اين حديث از متواترات است، يعنى كتب حديثى اهل سنت و شيعه اتفاق دارند اين حديث از پيغمبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله صادر شده است. سِرّ مطلب اين است كه قرآن كريم داراى دو جهت است كه بايد مورد عنايت قرار گيرد.

اول اين‏كه آيات و سوره‏هاى قرآن در مناسبت‏هاى مختلف و به عنوان علاج حادثه يا واقعه‏اى نازل شده است. اين موجب مى‏شود دلالت آيه نوعى وابستگى پيدا بكند با آن شأن نزول. اگر اين‏طور شد، دلالت هميشگى قرآن كه پيامى جاودانى باشد، مقدارى زير سؤال مى‏رود. لذا پيغمبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله فرمودند: عنايت شما فقط به اين اسباب نزول نباشد. در پس پرده يك معناى عامى وجود دارد كه جنبه شمولى دارد و براى هميشه است. لذا ابوبصير از امام صادق‏ عليه السلام سؤال مى‏كند اين كه پيغمبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله فرموده است: « ما فى القرآن آية الاولها ظهر و بطن(22)»، يعنى چه؟ امام عليه السلام مى‏فرمايد: « ظهره تنزيله و بطنه تأويله(23)»؛ يعنى ظاهر قرآن و ظهر قرآن همان دلالتى است كه با رعايت و عنايت به شأن نزول‏ها روشن مى‏شود كه تقريباً مى‏توان نوعى مقطعى بودن و محدوديت از آن فهميد؛ ولى قرآن به اين اكتفا نكرده است.

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

كــــرامــــات امــــام رضــــا (عـلـيـه الـسـلـام) بــــه روايــــت اهــــل ســــنــــت

دوران پر بركت و همراه با كرامات و وقيعي كه قبل و بعد از ولادت امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو و مدت امامت ايشان رخ داد، جملگي دلالت بر عظمت بي‌كران امام رضا (عليه السلام) دارد. رويت آن از زبان بزرگان اهل سنّت جالب و شنيدني و البته شگفت‌انگيز است. آنچه پيش روي داريد، گوشه‌ي از سخنان بزرگان اهل سنت درباره امام رضا است كه در منابع معتبر آنها نقل شده و تأثير به سزايي در نزديك كردن ديدگاه اهل سنت به ديدگاه شيعه درباره كرامت، شفاعت، توسل و زيارت قبور و... دارد.
بزرگان اهل سنت با اعتراف به جايگاه والي امام رضا (عليه السلام)، سخنان و اعتراف‌هاي شگفتي درباره ابعاد معنوي آن حضرت داشته‌اند كه آنها را نقل مي‌كنيم.

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

 پــــژوهــــشــــی در اربــــعــــیــــن حــــســـــیــــنـــــی

حضور اهل بیت(علیهم السلام) در اولین اربعین شهادت امام حسین(علیه السلام) بر سر مزار آن حضرت در کربلا از مسائلی است که در قرون اخیر برخی محققان شیعه درباره آن تشکیک کرده اند. در مقابل، برخی دیگر از اندیشمندان، درصدد رد این تشکیک و اثبات اربعین اول شده اند. این نوشتار ابتدا به دلایل منکران اربعین اول پرداخته و در ادامه به پاسخ گویی آن ها می پردازد، سپس با استفاده از قراین و شواهد دیگر، دیدگاه موافقان اربعین اول را تأیید می کند.

مقدمه

یکی از مباحث مهم تاریخ عاشورا که در این فصل درباره آن بحث و بررسی صورت گرفته، حضور اهل بیت(علیهم السلام)در کربلا در اولین اربعین شهادت امام حسین(علیه السلام) بر سر مزار آن حضرت و دیگر شهدای کربلاست. در میان شیعه، مشهور است که اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی بزرگ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) نائل شد و در همان جا بود که اهل بیت(علیهم السلام) هنگام بازگشت از شام نیز به زیارت مزار امام(علیه السلام) آمده و جابر را ملاقات کردند. هم چنین در این روز سر امام حسین(علیه السلام) به بدن ملحق شده و دفن شد. اما در مقابل این شهرت، برخی اندیشمندان متقدم و معاصر شیعه، ورود اهل بیت (علیهم السلام) را در روز اربعین سال 61 ق انکار کرده اند که دیدگاه ها و دلایل انکار آنان و نیز ادله و قراینی که برخی محققان معاصر برای رد دلایل منکران اقامه کرده اند، بررسی و مطالعه خواهد شد. سپس در ادامه، قراین و شواهد تاریخی و روایی این موضوع را به منظور اثبات چنین شهرتی بیان خواهیم کرد.

بــــقــــيــــه در ادامــــه مــــطــــلــــب

اثــــرات پــــرهــــیــــز از تــــعــــیــــیــــن وقــــت بــــرای ظــــهــــور

 

انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختی ها و مشکلات عصر غیبت و از سوی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است. بر اساس تعالیم ائمه معصومین علیهم السلام منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نوید بخش است.

بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود می گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشیم.

و امیدبخش است؛ چراکه منتظر می اندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختی ها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریان هایی نشد که در پی غارت سرمایه های ایمانی و اعتقادی اند.

بــــقــــيــــه در ادامــه مــــطــــلــــب

امــــام بــــاقــــر(عــــلــــیــــه الــــســــلـام) بــــنــــيــــانــــگــــذار نــــهــــضــــت فــــكــــري- فــــرهــــنــــگــــي تشيع

امام محمد باقر(علیه السلام) پنجمين اختر فروزان آسمان امامت، هفتمين گوهر عرش عصمت، شكافنده و تبيين كننده علوم اسلامي است. امامي كه سراسر زندگي اش نور بود، و همه لحظات عمر با بركتش، در راه ارشاد و هدايت انسانها به پايان رسيد. امامي كه از زمينه سازيهاي پدرش امام سجاد(علیه السلام) در راستاي معرفي مكتب تشيع، و مبارزه با طاغوتها، بهره برداري بسيار كرد، و با تربيت شاگردان برجسته، و تبيين فقه ناب اسلام و اهل بيت(علیهم السلام)، بزرگترين قدم را براي شناسايي تشيع و مكتب اهل بيت(علیهم السلام) برداشت. او در سن چهارسالگي در كربلا و ماجراي عاشوراي حسيني حضور داشت، و در سفر كوفه و شام، همراه پدر، همه ماجراها را مي ديد، و براساس فرهنگ عاشورا تربيت شد. او تجسمي از ارزشهاي والاي انساني و كمالات اخلاقي بود و همه لحظه هاي زندگي درخشانش، درسهاي بزرگ انساني را الهام مي بخشيد.

 

بقيه در ادامه مطلب

ولـادت پــنــجــمــيــن خــورشــيــد شــيــعــه امــام مــحــمــد بــاقــر عــلــيــه الــســلـام بــر هــمــه شــيــعــيــان حــضــرتــش مــبــارك بــاد

 

با نگاهى گذرا به دوران زندگى امام محمّد باقر در مي يابيم كه پيش از وزش طوفان انقلاب كه به كار حكومت اموى پس از وفات امام باقر پايان‏داد و منجر به روى كار آمدن عبّاسيان در روزگار امام صادق شد، سكوت‏ و آرامشى آكنده از خشم بر جامعه حكمفرما بوده است.

 

ولـادت پــنــجــمــيــن خــورشــيــد شــيــعــه امــام مــحــمــد بــاقــر عــلــيــه الــســلـام بــر هــمــه شــيــعــيــان حــضــرتــش مــبــارك بــاد

از طريق شواهدى كه از رويدادهاى زندگى آن‏حضرت در دست داريم ، ميتوان سيماى آن روزگار را بخوبى لمس كرد و نيز از وجود طوفانهاى‏ سهمگين انقلاب در اينجا و آنجا آگاهى يافت.
اوّلاً: وجود پديده‏اى به نام عمر بن عبد العزيز، خليفه اموى كه‏اصلاحاتى در رأس هرم قدرت انجام داد و تا اندازه‏اى نيز به توفيقهاى‏ جزئى در اين راه نائل شد. با اين همه وى، به دلايلى نتوانست كاملاً به‏ موفقيّت برسد.
او بسيار دير به روى كار آمد. چون گروههاى اسلامى كه با حكومت‏اموى سر ستيز داشتند، تا عمق امّت اسلامى ريشه دوانيده بودند و فريب‏اين بازى سياسى را نمى‏خوردند. در رأس اين گروهها بايد از شيعيان‏اهل بيت‏عليهم السلام نام برد. آنان تا آنجا از بينش سياسى بر خوردار بودند كه‏عمر بن عبد العزيز يا عبداللَّه مأمون نميتوانستند، در آنها تأثير بگذارند.اين آگاهى سياسى شيعيان را بايد مرهون فرهنگ قرآن و معرفى حقايق‏اسلام از سوى ائمه عليهم السلام دانست. يكى از بارزترين اين حقايق آن بود كه‏حكومت نه ارثى است، نه ميتوان از راه زور بدان دست يافت بلكه بايدبه امر و فرمان دين باشد. اين امام باقر است كه به يارانش مي‏فرمايد:ساكنان آسمان، عمر بن عبد العزيز را لعنت مي‏كنند. امام اين عبارت راپيش از رسيدن وى به قدرت بيان كرده بود.

 

بقيه در ادامه مطلب

امــــام زمــــان (عــــج) در صــــحــــیــــفــــه ی ســــجــــادیــــه

 

مقدمه

یکی از افتخارات شیعه داشتن گنجینه ای از نیایش ها و مناجات است که از امام سجاد(ع) چهارمین پیشوای شیعیان، برجای مانده است.
مجموعه ی با عظمت صحیفه ی سجادیه دارای سلسله مفاهیم بلند و معارف ناب دینی است که در قالب دعا و نیاش به طرز خارق العاده ای بیان شده است. این ساختار در حالی که قالب نیایش را حفظ کرده. مجموعه ای وسیع از مباحث اعتقادی شیعی را شامل مباحث عرفانی، اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی، آموزش داده، یا تقویت می کند. بی شک خلق چنین اثری جز از طریق ارتباط با مصدر لایتناهی الهی ممکن نیست و بدون تردید این خود از مصادیق حقانیت و شایستگی بی بدیل صاحب این سخنان حکایت دارد.
از میان پنجاه و چهار دعای این کتاب شریف، دعای 47 و 48، اشاره ای به مهدویت و مباحث مرتبط به زمانه ی ظهور و موضوع انتظار دارد که در ذیل به آن اشاره شده است.

 

بقيه در ادامه مطلب

 

طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري بازدید : 545 یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 نظرات (0)
شرایط ظهور امام زمان (عج)

مقصود از شرایط ظهور، همان شرایطى است که تحقق روز موعود متوقف بر آنها است و گسترش عدالت جهانى به آنها بستگى دارد و مى توان تعداد این شرایط را چنین دانست.

شرط اول: 

وجود طرح و برنامه عادلانه کاملى که عدالت خالص واقعى را در برداشته باشد و بتوان آن را در هر زمان و مکانى پیاده کرد و براى انسانیت سعادت و خوشى به بار آورده و تضمین کننده سعادت دنیوى و اخروى انسان باشد. روشن است که بدون چنین برنامه و نقشه جامعى، عدالت کاملا متحقق نخواهد شد.

08 مقاله ای کامل در مورد شرايط ظهور امام زمان (عج)

 

ادامه مقاله در ادامه مطلب

طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري بازدید : 513 یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

زندگی و حکومت جهانی آن حضرت

حضرت ولى عصر (عج) روز پانزدهم ماه شعبان سال 255 هجرى قمرى به دنیا آمد،(1). پدرش ابا محمد حضرت امام حسن عسکرى (ع) است که در سال 260 هجرى قمرى به شهادت رسید،(2). مادر حضرت ولى عصر (ع) بانوئى است بنام ریحانه که به او «نرگس»، «سوسن» و «صیقل» گفته مى‏شود،(3). حضرت ولى عصر (ع)، تا سال 260 هجرى قمرى تحت تربیت و سرپرستى پدر بزرگوارش مى‏زیست و در همان زمان از مردم پنهان نگه‏داشته مى‏شد و جز خواصّى از شیعیان امام حسن عسکرى (ع)، کسى با آن حضرت ملاقات نداشت. حتى امثال ابو هاشم جعفرى که از خواصّ امام حسن عسکرى است از وجود آن حضرت بى خبر بودند. ابو هاشم مى‏گوید: به ابا محمد حضرت امام حسن عسکرى (ع) گفتم: جلالت تو مانع پرسش من است. آیا مى‏توانم سؤالى بکنم؟ امام فرمود: بپرس. گفتم: سرورم آیا شمافرزندى دارید؟ فرمود: دارم. گفتم: اگر حادثه‏اى پیش آمد، او را در کجا ببینم؟ فرمود: در مدینه،(4).

یکى از کسانى که حضرت ولى عصر را دیده است، ابو عمرو عثمان بن سعید است. عبدالله بن جعفر حمیرى مى‏گوید: من و ابو عمرو نزد احمدبن اسحاق رفتیم. وقتى همه اجتماع کردیم، احمد بن اسحاق به من اشاره کرد که درباره جانشین حضرت ابا محمد امام حسن عسکرى (ع) از ابو عمرو بپرسم. به ابو عمرو گفتم: اى ابا عمرو مى‏خواهم از چیزى سؤال بکنم که در آن شکى ندارم چون اعتقاد من و دین من این است که کره زمین از حجت خدا خالى نمى‏ماند ولى مى‏خواهم اطمینان خاطر پیدا کنم و یقینم بیشتر گردد همانطورى که حضرت ابراهیم از خداوند خواست که به او کیفیت زنده کردن مرده‏ها را نشان بدهد و خداوند به او گفت: مگر ایمان نیاوردى و او جواب داد: چرا، مى‏خواهم قلبم مطمئن شود و احمد بن اسحاق به من گفته است که روزى از حضرت اباالحسن امام هادى (ع) پرسیدم: با چه کسى رفت و آمد کنم و دینم را از او بگیرم و حضرت امام هادى (ع) گفته است ابو عمرو مورد اعتماد من است و هر چه او گفته من گفته‏ام و همچنین احمد بن اسحاق گفت: از حضرت امام حسن عسکرى پرسیدم: از چه کسى احکام دین خود را بگیرم و آن حضرت فرمود: ابو عمرو و پسرش مورد اعتماد من است. آنان از من هر چه براى شماگفتند، درست گفته‏اند. تو پیرو آنان باش و هر چه مى‏گویند اطاعت کن که هر دو مورد اعتماد من هستند. این، گفتار دو امام درباره توست. وقتى ابوعمرو حرفهاى مرا شنید به سجده افتاد و گریست. پس از آن گفت: سؤالت را بگو. گفتم: آیا شما جانشین حضرت امام حسن عسکرى (ع) را دیده‏اى؟ فرمود: به خدا قسم دیده‏ام گفتم: یک سؤال دیگر مانده است. گفت: بگو. گفتم: نامش چیست؟ گفت: سؤال از نام او بر شما تحریم شده است و این دستور خود حضرت است نه دستور من زیرا خلیفه چنین مى‏پندارد که حضرت امام حسن عسکرى وفات یافته و فرزندى ازخود به جاى نگذاشته است و میراثش تقسیم شده است. او مى‏پندارد خانواده امام حسن عسکرى (ع) در بدر شده‏اند و کسى را ندارند. اگر اسم حضرت به زبانها بیفتد، تعقیبش مى‏کنند. پس از خدا بترسید و از این موضوع دست بردارید،(5).

این ابو عمرو و پسرش هر دو از جانشین‏هاى مخصوص حضرت ولى عصر (ع) هستند.

حضرت ولى عصر (ع) پس از شهادت پدرش، دیگر جز نواب خاصه کسى با او ملاقات نمى‏کرد مگر در موارد استثنائى. و از آن زمان که حضرت امام حسن عسکرى (ع) به شهادت رسیدند، غیبت امام زمان (ع) شروع شد.

حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود: براى قائم آل محمد (ص) دو غیبت در پیش است. یکى از آن دو کوتاه است و دیگرى طولانى است. در غیبت کوتاه مدت، فقط خواص شیعه از جاى آن حضرت آگاهند و در غیبت طولانى خواصّ موالى از جاى آن حضرت باخبر هستند،(6).

آن حضرت در غیبت صغرى چهار نفر جانشین داشتند که به «نواب اربعه» معروفند: عثمان بن سعید عمرى، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختى و على بن محمد سمرى.

غیبت صغرى از سال 260 هجرى قمرى شروع و در سال 329 خاتمه یافت. و غیبت کبرى از 329 شروع و تا وقتى که خداوند بخواهد ادامه خواهد یافت،(7) در غیبت کبرى، حضرت ولى عصر نایب خاصّ ندارد و هر کس ادعاى نیابت خاص کند، در ادعاى خود کاذب است.

در روایات زیادى آمده است که حضرت ولى عصر (ع) پس از پایان غیبت کبرى ظهور و جهان را پر از عدل خواهد کرد. براى ملاحظه روایات مربوط به این موضوع به کتاب «منتخب الاثر» نوشته آیةالله صافى مراجعه کنید. در ص 247 باب 25 کتاب یاد شده از مآخذ گوناگون روایات راآورده است.

هم پیامبر اسلام (ص)، هم فاطمه زهرا (س) و هم امامان معصوم (ع) به وجود حضرت مهدى بشارت داده‏اند. به علاوه شیعه و اهل سنّت هم به وجود حضرت مهدى (ع) معتقد هستند. برخى از روایات اهل سنت به این صورت است:

پیامبر اکرم (ص) فرمود: لا تذهب الدنیا حتى یملک العرب رجل من اهل بیتى یواطى‏ء اسمه اسمى جهان به پایان نمى‏رسد تا مردیاز اهلبیتم که همنام من است بر عرب حکومت کند»،(8).

پیامبر اکرم فرمود: المهدى منّا اهل البیت یصلحه الله فى لیله مهدى از خاندان ما است و خداوند کار او را یک شبه روبراه مى‏کند»،(9).

رسول خدا فرمود: افضل العباده انتظار الفرج،(14).

وظیفه منتظر امام زمان (ع) این است که مانند یک منتظر واقعى زندگى کند. وقتى انسان حقیقتا منتظر کسى باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب مى‏کند، وسایل پذیرایى را آماده مى‏کند و با لباس مرتب و چهره‏اى شاداب در انتظار مى‏ماند. چنین کسى مى‏تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسى که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایى را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزى پوشیده است و نه اصلًا به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه‏گویى او خواهند خندید.

         لاف عشق و گله از یار زهى لاف دروغ            عشق بازان چنین مستحق هجرانند

بنابراین انتظار قبل از آنکه از ادعاى انسان فهمیده شود از رفتار و کردار او فهمیده مى‏شود. نمى‏توان هر کسى را که ادعاى دوستى و ولایت امام زمان را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آرى «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطاربگوید».

با چنین توضیحى روشن است که یک منتظر واقعى امام زمان باید رفتارش به گونه‏اى باشد که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان (ع) باشد. یعنى در هر لحظه که این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد براى یارى امام زمان با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید. بنابراین یک منتظر واقعى اهل گناه و دلبستگى به دنیا نیست چرا که چنین کسى نمى‏تواند از وابستگى‏ها و دلبستگى‏ها و آلودگى‏ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان (ع) باشد.

ترسیم تفصیلى عصر ظهور امکان‏پذیر نیست اما به صورت فشرده به سیماى کلى آن اشاره مى‏کنیم:

روایات حاکى از این است که انقلاب و حرکت ظهور حضرت مهدى (عج) بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگى‏هاى منطقه‏اى و جهانى از مکه آغاز مى‏گردد. آنگاه در سطح جهان نبردى سخت میان غربى‏ها و ترکان و یا هواداران آنها به وجود مى‏آید تا جایى که منجر به جنگ جهانى مى‏گردد. اما در سطح منطقه دو حکومت هوادار حضرت مهدى (عج) در ایران و یمن تشکیل خواهد شد که یاران ایرانى آن حضرت مدتى قبل از ظهور، حکومت خویش را تأسیس نموده و درگیر جنگى طولانى مى‏شوند که سرانجام در آن پیروز مى‏گردند. اندک زمانى پیش از ظهور آن بزرگوار شعیب بن صالح در یمن قیام مى کند و سید خراسانى در ایران و هر دو زمینه سازى براى ظهور امام زمان مى کنند و در برخى روایات خروج شعیب بن صالح از سمرقند بیان شده است(18)

اما یاران یمنى وى، قیام و انقلاب آنان چند ماه پیش از ظهور حضرت بوده و ظاهرا ایشان در سامان بخشیدن به خلاء سیاسى که در حجاز به وجود مى‏آید همکارى مى‏نماید.

از جمله نشانه‏هاى ظهور حادثه‏اى است که میان دو حرم مکه و مدینه رخ مى‏دهد. در این هنگام نشانه‏هاى ظهور حضرت مهدى (عج) آشکار شده و شاید بزرگترین نشانه آن، نداى آسمانى است که به نام او در 23 ماه رمضان شنیده مى‏شود پس از این نداى آسمانى حضرت مهدى (عج) به طور سرى با برخى از یاران خود ارتباط برقرار مى‏نماید. درباره آن بزرگوار در سراسر گیتى سخن بسیار به میان آمده و نام وى زبانزد همگان گشته و محبتش در دل‏ها جاى مى‏گیرد.

دشمنان از حضور آن حضرت بیمناک شده و مى‏کوشند تا وى را یافته و از میان بردارند ازاین‏رو سپاهى وارد مدینه گشته و به هر مرد هاشمى که دست یابند او را دستگیر و یا مى کشند و یا به زندان مى‏اندازند آن حضرت با برخى از یاران خود در مکه تماس گرفته تا این که قیام خویش را در شب دهم محرم بعد از نماز مغرب و عشاء از حرم شریف مکى آغاز مى‏کند و پس از درگیرى بر مکه تسلط مى‏یابد. در صبح روز دهم محرم حضرت مهدى (عج) پیام خود را به زبان‏هاى مختلف به تمام جهان ابلاغ مى‏کند و ملل دنیا را به یارى خویش دعوت کرده، اعلام مى‏دارد که در مکه باقى خواهد ماند تا معجزه‏اى که جد گرامى‏اش حضرت رسول (ص) وعده فرموده محقق شود و آن فرو رفتن لشکریان سفیانى به زمین است که براى درهم شکستن حرکت آن حضرت راهى مکه مى‏شوند.

آن حضرت پس از این معجزه با سپاه خود که متشکل از ده و اندى هزار تن است از مکه رهسپار مدینه مى‏شود و پس از نبردى با نیروهاى دشمن مستقر در آنجا، مدینه را آزاد ساخته آنگاه با آزادسازى دو حرم مکه و مدینه فتح حجاز و تسلط بر منطقه خاتمه مى‏یابد. وى پس از پیروزى بر حجاز راهى جنوب ایران مى‏شود و در

آنجا با سپاه ایران و توده‏هاى مردم آن سامان به رهبرى خراسانى برمى‏خورد. آنان با او بیعت کرده و با همرزمى یکدیگر با قواى دشمن در بصره به پیکار مى‏پردازند که سرانجام به پیروزى بزرگ و آشکارى دست مى‏یابند. سپس امام (عج) وارد عراق گردیده واوضاع داخلى آنجا را پاکسازى مى‏کند و با درگیرى با بقایاى نیروهاى سفیانى و گروه‏هاى متعدد شورش آنها را شکست داده و به قتل مى‏رساند. آنگاه عراق را مرکز حکومت و کوفه را پایتخت خود قرار مى‏دهد و بدین‏سان یمن، حجاز، ایران، عراق و کشورهاى خلیج‏فارس یکپارچه تحت فرمانروایى آن حضرت درمى‏آید. بعد از آن جنگ‏هایى با ترکان و یهودیان صورت مى‏پذیرد که در هر دو پیروزى از آن حضرت (عج) است. غربیان مسیحى از این وقایع سخت نگران شده و با حضرت اعلان جنگ مى‏کنند ولى ناگاه حضرت عیسى مسیح (ع) از آسمان به قدس شریف فرود آمده و با سخنان خویش جهان و به ویژه مسیحیان را مورد خطاب قرار مى‏دهد. فرود آمدن حضرت عیسى (ع) براى جهان علامت و نشانه‏اى است که موجب شادى مسلمانان و ملت‏هاى مسیحى خواهد گردید.

به نظر مى‏رسد که حضرت مسیح (ع) میان حضرت مهدى (ع) و غربى‏ها وساطت نموده و قرارداد صلحى به مدت هفت سال میان دو طرف بسته مى‏شود. اما غربى‏ها بعد از دو سال پیمان صلح را مى‏شکنند، لذا رومیان در یک هجوم ناگهانى با نزدیک به یک میلیون سرباز به سرزمین شام و فلسطین یورش مى‏آورند. نیروهاى اسلام رویاروى آنها قرار گرفته و حضرت مسیح (ع) موضع خود را هماهنگ با حضرت مهدى (عج) اعلام داشته و پشت سر وى در قدس نماز مى‏گذارد. دراین جنگ مسلمانان پیروز مى‏شوند. سپس غرب توسط امام فتح مى‏گردد. پس ازفتح و اسلام آوردن بیشتر مردم آن سامان، حضرت مسیح (ع) رحلت نموده و حضرت مهدى (عج) و مسلمانان بر پیکر او نماز مى‏گذارند. سپس پیکر پاک او را با پارچه‏اى که دست‏بافت مادرش مریم صدیقه (ع) است کفن نموده و در جوار مزار شریف مادرش در قدس به خاک مى‏سپارد.

پس از این فتوحات حضرت مهدى (عج) براى تحقق بخشیدن به اهداف الهى در ابعاد گوناگون و در میان ملل جهان اقدام مى‏کند و براى تعالى بخشیدن و شکوفایى زندگى مادى و تحقق توانگرى و رفاه همگان قیام نموده و جهت گسترش فرهنگ و دانش و بالا بردن سطح آگاهى دینى و دنیایى مردم مى‏کوشد.

این دورنمایى کلى از حرکت و انقلاب جهانى حضرت مهدى (عج) بود،(19).

اما علائم و نشانه‏هاى ظهور که هر یک نویدى از نزدیک شدن ظهور آن حضرت (عج) است فراوان است که به ذکر مهم‏ترین آنها اکتفا مى‏کنیم:

1- خروج سفیانى: سفیانى مردى از نسل ابوسفیان است که پیش از ظهور حضرت خروج مى‏کند و پس از ظهور با امام مى‏جنگد.

امام صادق (ع) فرمود: «ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانى هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنى داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان با پیامبر (ص) مبارزه کرد و معاویه با على (ع) و یزید با حسین بن على (ع) به مخالفت برخاستند و سفیانینیز با قائم (عج) خواهد جنگید،(20).

2- خسف در بیداء: خسف یعنى، فرو رفتن و بیداء سرزمین بین مکه و مدینه است و مراد از آن فرو رفتن لشکر سفیانى در زمین است.

على (ع) فرمود: در آستانه ظهور قائم ما، مهدى (عج) سفیانى خروج مى‏کند. سپاه وى به سوى مدینه حرکت مى‏کند و چون به سرزمین بیداء مى‏رسند خداوند آنها را در کام زمین فرو مى‏برد،(21).

3- خروج یمانى: سردارى است از یمن که قیام کرده و مردم را به حق و عدل دعوت مى‏کند.

امام صادق (ع) فرمود: قیام خراسانى و سفیانى و یمانى در یک سال و یک روز خواهد بود و در این میان هیچ پرچمى به اندازه پرچم یمانى دعوت به حق و هدایت نمى‏کند،(22).

ظاهرا خراسانى نیز دعوت به حق مى‏کند.

4- قتل نفس زکیه: نفس زکیه یعنى، انسان پاک.

امام باقر (ع) فرمود: «بین ظهور مهدى (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه‏روز فاصله نیست»،(23).

5- صیحه آسمانى: ظاهرا صدایى است که در آستانه ظهور از آسمان شنیده مى‏شود.

امام باقر (ع) فرمود: «ندا کننده‏اى از آسمان نام قائم را ندا مى‏کند پس هر که در شرق و غرب است آن را مى‏شنود،(24).

درباره تعداد یاران خاص آن حضرت کلیاتى وارد شده است مانند این که: امام باقر (ع) فرمود: سوگند به خدا، سیصد و اندى نفر بدون وعده پیشین گرد مى‏آیند در میان آنان پنجاه زن است،(25).

درباره ویژگى‏هاى یاران حضرت نیز طبق برخى از روایات خداشناسى، عبادت و بندگى، شجاعت، فرمانبرى، ایثار، زهد و ساده‏زیستى و نظم و انضباط از صفات آنان شمرده شده است.

نشانه‏هاى دیگرى نیز وجود دارد که براى مطالعه در این زمینه به کتابهاى زیر مراجعه کنید:

1- ظهور نور، على سعادت‏پرور، نشر تشیع

2- علائم ظهور امام زمان (عج)، محمد حسین همدانى، انتشارات صحفى

3- نشانه‏هاى ظهور، سادات مدنى، نشر منیر

4- از ولادت تا ظهور، کاظم قزوینى، ترجمه: فریدونى، نشر آفاق

5- از ولادت تا ظهور، کربى، انتشارات الهادى

6- کتابنامه امام زمان محمدپور

7- یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان رجالى تهرانى

8- ترجمه منتخب الاثر آیت اللّه صافى

9- مهدى موعود ترجمه على دوانى

10- وابستگى جهان به امام زمان لطف اللّه صافى

11- امام زمان در گفتار دیگران على دوانى

12- علائم ظهور محمد على علمى

پى‏نوشت‏

 (1)) اصول کافى، چاپ آخوندى، عربى، ج اول، ص 514، باب مولد الصاحب) ع»

 (2)) همان، ص 305)

 (3)) جامع الرواه، ج 2، ص 464، فائده ثالثه به نقل از خلاصه علّامه (

 (4)) کافى، ج 1، ص 328، ح 2، باب الاشاره و النص الى صاحب الدار) ع»

 (5)) کافى، ج 1، ص 329 باب فى تسمیه من رآه) ع (، ح 1)

 (6)) کافى، ج 1، ص 340، ح 91)

 (7)) شیعه در اسلام، علامه طباطبایى، ص 148، چاپ اول (

 (8)) سنن ترمذى، ج 3، ص 343، چاپ مدنیه، مسند احمد، ج 1، ص 673)

 (9)) سنن ابن ماجه، ج 2، ص 829)

 (10)) همان، ص 8631)

 (11)) المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 855)

 (12)) همان (

 (13)) سنن ابى داود، ج 4، ص 701)

 (14)) فرائد السمطین، ج 2، ص 334، چاپ جدید (

 (15)) بحارالانوار، ج 32، ص 133)

 (16)) شورى، آیه 32).

 (17)) بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 641).

 (18)) بحارالانوار، ج 52، ص 312).

 (19)) براى آگاهى بیشتر ر. ک: عصر ظهور، على کورانى، ترجمه عباس جلالى، انتشارات سازمان تبلیغاتاسلامى (

 (20)) بحارالانوار، ج 52، ص 281)

 (21)) ینابیع الموده، قندوزى، چاپ بصیرتى، ص 724)

 (22)) کتاب‏الغیبه، نعمانى، ص 252)

 (23)) الارشاد، ج 2، ص 473)

 (24)) کتاب الغیبه، نعمانى، ص 252)

 (25)) بحارالانوار، ج 52، ص 322)

 ///////////////////////////

(2)

امنیت مقوله اى است که دو پایه دارد:

1. پایه خارجى که مقابله و برنامه ریزى در جهت مقابله با تهدیدهاى خارجى است.

2. پایه داخلى که مقابله با آسیب هاى اجتماعى داخلى است.

حکومت جهانى حضرت مهدى (عج) بساط حکومت ها و دولت هاى مختلف که یکى یا چند کشور قدرتمند باشند و بقیه کشورها ضعیف و زیر دست و به طور کامل برچیده مى شود. بنابراین هیچ گونه تهدیدى در روابط خارجى وجود ندارد و صلح جهانى مبتنى بر عدالت و معنویت در سراسر جهان برقرار مى شود. در این حکومت، حاکمان و دولتمردان سراسر جهان و ملیت ها، نمایندگان و کارگزاران حضرت هستند.

از سوى دیگر به دلیل برقرارى کامل عدالت در سراسر گیتى و از آنجا که حکومت جهانى براساس تدبیر و عقل و معنویت اداره مى شود. آسیب هاى اجتماعى نیز در داخل جامعه بشرى به صفر مى رسد زیرا علت اساسى آسیب هاى اجتماعى ظلم اجتماعى با احساس ظلم است که در این حکومت منتفى است. بنابراین به دلیل استقرار کامل معنویت و عدالت در سراسر جهان، بساط جنگ برچیده مى شود و امنیت (خارجى و داخلى) و صلح جهانى جهان را پر مى کند.

یکى از خواست هاى بنیادین بشر خسته ى امروز، یافتن دور نمایى از آینده اى روشن و پر امید است که از بدو پیدایش انسان و هبوط حضرت آدم تاکنون، بشارت فرا رسیدن آن داده شده است: آینده اى درخشان که شکوه و عظمت آن دل هاى مالامال از انتظار و شوق را مدهوش خود کرده و همین جذابیت، بستر طرح پرسش هاى گوناگونى درباره ى آن شده است. یکى از این پرسش ها درباره ى آثار و تحولات ظهور و موعود ادیان است. باید گفت در این دوره بشر شاهد تحولات شگرفى در زمینه هاى مختلف خواهد شد که همگى در راستاى تکامل جامعه ى بشرى قرار دارند لذا نخست لازم است تصویر روشنى از واژه ى تکامل داشته باشیم و سپس به جنبه هاى مختلف آن بپردازیم.

باید توجه داشت هر موجودى زمینه ها و استعدادهاى وصول به فعلیت هایى را دارد که متناسب با آن و سازگار با طبیعت و سرشت و استعدادهاى درونى اش هستند از این رو کمال هر چیز عبارت است از: «رسیدن شى‏ء به فعلیت و وضعیتى که با آن ملایم و سازگار باشد»(1)

بنابراین تکامل بشر و جامعه بشرى به معناى شکوفا شدن و به فعلیت رسیدن همه امکان ها و استعدادها و ظرفیتهاى آن است. از طرفى باید توجه داشت که بشر و جامعه بشرى داراى استعدادهاى متعدد و متنوعى است که تکامل حقیقى با شکوفایى و به فعلیت رسیدن همه آنها تحقق مى یابد. از آنجا که بشر موجودى دو بعدى است برخى از این استعدادها و در نتیجه برخى از این ابعاد تکامل ناظر به زندگى مادى وبرخى دیگر ناظر به بعد معنوى و اخلاقی بشر است.

از این رو تکامل حقیقى بشر که وعده ى تحقق آن در عصر ظهور آورده شده است همه ى جنبه هاى حیات بشرى را در بر مى گیرد و پاسخ گوى همه ى نیازها و خواسته هاى وى چه در دایره ى امور معنوى و چه در قلمرو امور مادى خواهد بود. در این مقاله مى کوشیم تا دورنمایى از مهم ترین ابعاد جامعه ى بشرى در آن عصر طلایی را به کمک احادیث و روایات به دست آوریم.

1. تکامل فکرى:

در زمان ظهور و بر پایى دولت کریمه امام زمان (عج) سطح اندیشه و فکر مردم به نحو چشم گیرى بالا مى رود. امام باقر (ع) در این باره مى فرماید: «اذا قام قائمنا وضع الله یده على رئوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم وقتى که قائم ما قیام مى کند خدا دست لطفش را بر سر بندگان مى نهد و بدین وسیله عقل هاى پراکنده ى آنها را جمع مى کند و اندیشه ى آنان را به حد کمال مى رساند»(2)

2. رشد معنویت و اخلاق:

یکى دیگر از جنبه هاى تکامل بشرى در عصر موعود را مى توان در وادى معنویت و اخلاق جست و جو کرد. متأسفانه در دنیاى کنونى در کنار توسعه ى صنایع و علوم شاهد روند نزولى سیر بشریت در حوزه ى اخلاق بوده ایم اما در آن دوران طلایی رشد جنبه هاى مختلف حیات بشرى چه مادى و چه معنوى متوازن خواهد بود.

امام حسن (ع) مى فرماید: خداوند در آخر الزمان مهدى را بر مى انگیزد و کسى از منحرفان و فاسدان نیست مگر این که اصلاح گردد(3)

حضرت امیرالمؤمنین (ع) از رخت بر بستن بدى ها و ناراحتى ها و جایگزین شدن خیر و نیکى به جاى آن در این دوران خبر مى دهد»(4)

و در جاى دیگر مى فرماید: «و لذهب الشحنا من قلوب العباد کینه توزى از دلهاى بندگان خارج مى شود»(5)

همه ى این امور از استقرار و بسط اخلاق و معنویت حکایت دارد.

3. رشد علم و فرهنگ اسلامی:

از دیگر موارد پیشرفت و تکامل بشرى در این دوران، بالا رفتن آگاهى هاى دینى و مذهبى همگان است. امام باقر (ع) مى فرماید: «در روزگار مهدى به اندازه اى به شما حکمت و فهم داده خواهد شد که یک زن در خانه اش به طریق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت مى کند»(6)

4. جهان شمولى اسلام (دین حق)

یکى دیگر از جنبه هاى تکامل بشرى در عصر موعود، رشد و توسعه و فراگیر شدن آیین حق (اسلام) خواهد بود. در این دوران، ادیان دروغین و ساخته ى اوهام بشرى و نیز ادیان تحریف شده رخت بربسته و پرتو دین حق سراسر پهناى این کره ى خاکى

را در خواهد نوردید.

امام باقر (ع) در تفسیر آیه ى سى و سوم سوره ى توبه مى فرماید: «در آن زمان کسى باقى نمى ماند، مگر آن که به رسالت محمد (ص) اعتراف و اقرار کند»(7)

5. شکوفایى اقتصاد و رفاه اجتماعى

در پرتو تحول فرهنگى و اخلاقی بشر و رشد تقوا و نیکى ها، نعمت هاى الهى از هر سو بر بندگان سرازیر مى شوند، زیرا این وعده ى تخلف ناپذیر پروردگار است: «لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض اگر مردم شهرها و دیارها ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، ما برکات زمین و آسمان را بر آنان مى گشاییم».

در پرتو این عنایت الهى است که از آرزوهاى دیرین بشرى، که همان برچیده شدن و ریشه کن شدن فقر است، تحقق مى یابد. پیامبر گرامى اسلام (ص) در این باره مى فرماید: «هنگامى که حضرت مهدى ظهور کند اموال و زکات ها را در کوچه ها مى برند، ولى کسى پیدا نمى شود که حاضر به دریافت آنها باشد»(8)

آرى در این عصر طلایی، فقر رخت بربسته و هیچ ویرانه و ویرانه نشینى باقى نمى ماند.

امام باقر (ع) در این باره مى فرماید: «حکومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت و گنجینه هاى زمین براى او ظاهر مى گردد و در سرتا سر جهان جاى ویرانى نخواهد ماند، مگر این که آن را آباد خواهد ساخت»(9)

6. تکامل علمى و تکنولوژى و پیشرفت برق آساى علوم و فنون:

در این عصر، پیشرفت تکنولوژى و علوم به گونه اى برق آسا و غیر قابل مقایسه با دنیاى کنونى خواهد بود، به گونه اى که همه ى دستاوردهاى خیره کننده ى جهان بشرى کنونى و آینده در برابر آن بسیار اندک و ناچیز است.

امام صادق (ع) در این باره مى فرماید: دانش بیست و حرف (شاخه و شعبه) است و مجموع آنچه پیامبران آورده اند دو حرف است و مردم تا آن روز بیش از آن دو حرف را نمى دانند و چون قائم قیام کند، بیست و پنج حرف بقیه را بیرون مى آورد و در میان مردم منتشر مى سازد و بدین سان مجموعه ى بیست و هفت جزء دانش را نشر مى دهد»(10)

ما با مراجعه به روایات مى توانیم به دورنمایى از برخى از پیشرفت هاى علمى و صنعتى دست یابیم که به آنها اشاره مى کنیم.

الف) پیشرفت صنایع و حل مسئله ى انرژى: امام صادق (ع) مى فرماید: «هنگامى که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن مى شود و بندگان خدا از نور آفتاب بى نیاز مى شوند»(11)

از این تعبیر چنین بر مى آید که مسئله نور و انرژى آن چنان حل مى شود که در روز و شب از پر قدرت ترین نورها، که مى تواند جانشین آفتاب گردد، بهره مى گیرند و این شاید در سایه ى استقرار یک سیستم تکامل یافته ى انرژى اتمى با تصفیه ى کامل از تشعشات زیانبار آن تحقق یابد، امرى که در حال حاضر بزرگ ترین مشکل استفاده از این انرژى است(12)

ب) پیشرفت پزشکى: در آن عصر هیچ بیمارى بدون درمان باقى نمى ماند.

امام باقر (ع) در این باره مى فرماید: «هر کس قائم اهل بیت مرا درک کند، اگر به بیمارى دچار باشد، شفا یابد و چنانچه دچار ناتوانى باشد، توانا و نیرومند مى شود»(13)

و در برخى روایات از ریشه کن شدن بسیارى از بیمارى ها خبر داده شده است که چه بسا تحقق آن در پرتو عنایات الهى قابل تفسیر باشد.

امام سجاد (ع) در این باره مى فرماید: «هنگامى که مهدى قیام کند، خداوند متعال هرگونه بیمارى را از جامعه شیعیان برطرف مى کند»(14)

ج) گسترش و پیشرفت وسایل مخابراتى و ارتباط جمعى: یکى دیگر از جنبه هاى پیشرفت بشرى در این عصر را مى توان در حوزه ى وسایل مخابراتى و ارتباط جمعى دانست که نمونه هاى فعلى آن در جامعه ى کنونى به صورت رادیو و تلویزیون و ماهواره ها و غیره است که گسترش و رشد مضاعفى پیدا خواهند کرد.

امام صادق (ع) مى فرماید: «در زمان قائم، شخص مؤمن در حالى که در مشرق به سر مى برد، برادر خود را که در مغرب است دیده و نیز آن که در مغرب است، برادر خویش را در مشرق خواهد دید»(15)

و نیز مى فرماید: «چون قائم ما قیام نماید خداوند

گوش و چشم شیعیان ما را چنان تقویت مى کند که بین آنها و امام (ع) پست و پیک وجود نداشته باشد به گونه اى که وقتى امام با آنها سخن

مى گوید آنان مى شنوند و او را مى بینند و امام در جایگاه خود قرار دارد»(16)

امام باقر (ع) نیز مى فرماید: «چون قائم قیام کند در هر منطقه اى از مناطق از مناطق زمین مردى را (به عنوان نماینده) مى فرستد و مى گوید: دستورالعمل تو در کف دست توست چنانچه امرى برایت پیش آمد که آن را نفهمیدى و حکمش را ندانستى به کف دست خود نگاه کن و بر طبق آنچه در آن است عمل نما»(17)

د) پیشرفت کشاورزى: یکى دیگر از جنبه هاى پیشرفت بشرى در این عصر رشد و توسعه کمى و کیفى دانش و محصولات کشاورزى است.

امام على (ع) در این باره مى فرماید:(18) «حضرت مهدى (عج) شرق و غرب زمین را تسخیر مى کند بدى ها و ناراحتى ها را بر طرف مى کند و خیر و نیکى جاى گزین آن مى شود به طورى که یک کشاورز از هر من) 3 کیلو) صد من محصول به دست مى آورد همان گونه که خدا فرمود: «در هر سنبلى صد دانه عمل مى آید و خداوند براى هر کس که اراده نماید زیادتر مى کند»(19)

البته این امر با دستاوردهاى کنونى بشر در زمینه ى ژنتیک و کاربرد آن قابل هضم است.

7. گسترش عدالت:

یکى از تلخ کامى هاى بشر در طى قرن ها فقدان عدالت فراگیر و حاکمیت ظلم و ستم و تبعیض بوده امرى که ناامیدى و سرخوردگى بشر تشنه عدالت را به دنبال داشته است اما این وعده ى پروردگار است که در این عصر براى نخستین بار در کل طول عمر زمین و زمینیان بساط ظلم و ستم و تبعیض برچیده مى شود و ذائقه ى بشر تشنه ى عدالت حلاوت شهد دل انگیز عدالت را خواهد چشید.

امام جواد (ع) مى فرماید: «یملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد پس از آن که از ظلم و ستم لبریز شده باشد»(20)

در پرتو خورشید فروزان عدالت هر صاحب حقى به حقش خواهد رسید و دستگاه قضاوت حضرت (عچ) این امر را سامان خواهد داد. حضرت امام باقر (ع) در این باره مى فرماید: «پس از ظهور مهدى (عج) هیج حقى از کسى بر عهده دیگرى باقى نمى ماند مگر آن که حضرت آن را باز مى ستاند و به صاحبش مى دهد»(21)

8. امنیت عمومى

یکى از مهم ترین مؤلفه هاى به وجود آمدن جامعه اى پیش رفته و پویا استقرارامنیت همه جانبه و فراگیر و پایدار است امرى که به لحاظ اهمیت آن در روایات ما نعمتى الهى معرفى شده است و این خواسته ى بشرى به نحو فراگیر و همه جانبه تنها در عصر موعود متحقق خواهد شد.

امام باقر (ع) در این باره مى فرماید: «در این زمان پیر زن ناتوانى از مشرق زمین به مغرب مى رود در حالى که هیچ کس متعرض او نمى شود».

و در برخى از روایات دایره ى امنیت و حوزه ى آن حتى فراتر از انتظارات معمول بشرى تعریف شده است.

امام على (ع) مى فرماید: «هرگاه قائم ما قیام کند آسمان باران خود را مى بارد و درندگان با چارپایان از در آْشتى وارد مى شوند و با انسانها کارى ندارند تا جایى که زنى از عراق به شام مى رود بدون این که ذره اى او را نگران سازد یا از درنده اى بترسد»(22)

این ها نمونه هایى از جنبه هاى تکامل بشرى در عصر ظهور منجى عالم امکان است که دورنمایى از دورانى طلایی و لبریز از معنویت و رفاه است که پاسخ گوى همه ى خواسته ها و انتظارات بشر در طول اعصار متمادى و بسیار فراتر از آن مى باشد برهه اى از زمان که همه ى استعدادها ى بشر به فعلیت و شکوفایى خواهد رسید. به امید آن که دیدگان ما به قامت دل رباى موعود عصرها و نسل ها منور گردد.

پى‏نوشت‏

 (1)) احمد واعظى انسان از دیدگاه اسلامی، ص 149 انتشارات سمت، چاپ اول، 7731).

 (2)) کلینى الکافى، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه چاپ چهارم، ج 1 ص 52).

 (3)) نجم الدین طبسى، چشم اندازى از حکومت مهدى، چاپ سازمان تبلیغات اسلامی، ص 206، به نقل از متن الرحمان، ج 2، ص 42 و اثبات الهداه، ج 3، ص 425).

 (4)) همان، ص 230 به نقل از الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 761).

 (5)) محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 613).

 (6)) همان، ج 53، ص 253).

 (7)) محمد بن مسعودعیاشی، تفسیر عیاشى، تهران، چاپخانه علمیه، ج 2، ص 78).

 (8)) نجم الدین طبسى، همان، ص 222 به نقل از عقدالدرر، ص 661).

 (9)) امین الاسلام طبرسى، اعلام الورى، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، قم، چاپ سوم، ص 364).

 (10)) محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1404 ق، ج 52، ص 633).

 (11)) علامه زین الدین على بن یونس نباطی بیاضى، الصراط المستقیم، نجف اشرف، انتشارات کتابخانه حیدریه، چاپ اول، بى تا (.

 (12)) ناصر مکارم شیرازى، مهدى انقلابی بزرگ، انتشارات هدف، قم، ص 277، بى تا (.

 (13)) محمد باقر مجلسى، همان، ج 52، ص 533).

 (14)) همان، ص 713).

 (15)) همان، ص 193).

 (16)) همان، ص 632)

 (17)) نعمانى، الغیبه، ص 913).

 (18)) نجم الدین طبسى، همان، ص 230، به نقل از الشیعه والرجعه، ج 1، ص 761)

 (19)) بقره، آیه 162).

 (20)) محدث نورى، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه ال البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ج 12، ص 283، بى تا (.

 (21)) محمد باقر مجلسى، همان، ص 422).

 (22)) همان، ص 613).

 //////////////////////////////////////////////////

  (3)

در کتاب منتخب الاثر عناوین ذیل را مشاهده مى کنیم که همگى بر پیشرفت و رشد علوم آن روزگار دلالت مى کنند:

1- باب سوم در این که زمین کنوز و معادن خود را اظهار مى کند. در این باره ده حدیث است. از باب نمونه: موسى بن جعفر (ع) فرمود: براى آن حضرت گنجینه هاى زمین ظاهر مى شود و هر امر دورى، براى ایشان نزدیک مى گردد.

2- باب چهارم: در این که برکات سماوى و ارضى و غیر این دو ظاهر مى شوند و در آن 12 حدیث است. از باب مثال: پیامبر (ص) فرمود: در زمان آخر امتم مهدى خروج مى کند و حال آن که باران او را سیراب و زمین نباتاتش را بر وى عرضه مى کند.

3- باب یازدهم در این که زمین در دولت وى عمران مى یابد. در این زمینه 5 حدیث وارد شده است. از آن جمله: حضرت فرمود: روى زمین خرابى باقى نمى ماند مگر این که مهدى آن را آباد مى کند.

4- باب دوازدهم در این که امور در عصر ایشان تسهیل پیدا کرده و عقول مردم هم تکامل پیدا

مى کند و در آن 7 حدیث نقل شده است.

احادیث و دلایل زیادی وجود دارد که پس از ظهور امام زمان علیه السلام عده از انسانهای نیک و بد اقوام گذشته و یا صدر اسلام به دنیا باز گردانده می شوند که اصطلاحا رجعت گفته می شود اکنون به توضیحی در این باره می پردازیم.

 از امام صادق (ع) درباره آیه: (ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین) پرسش شد، حضرت در پاسخ فرمود: ذلک فى الرجعة این آیه در مورد رجعت است.) 11 (

. همچنین آن حضرت فرمود: لیس منا من لم یؤمن بکرمنا، هر کس به رجعت ما ایمان نداشته باشد، از ما نیست.) 12 (

گر چه ممکن است به جهت محدودیت علم و ادراک ما نتوان به طور قاطع غرض و هدف اصلى از رجعت را ذکر کرد، اما با توجه به مجموع احادیثى که در مورد رجعت به ما رسیده است شاید بتوان اهداف ذیل را از جمله مواردى دانست که لزوم تحقق رجعت را توجیه مى کند:

1. رجعت با هدف نشان دادن عزت اسلام و ذلت کفر و شرک از سوى خداوند صورت مى گیرد، بدین معنا که بازگشت به دنیا در زمانى به وقوع مى پیوندد که دین خدا بر سراسر جهان حاکم شده، زمین و آنچه در آن است، یکسره در اختیار مؤمنان و خدا جویان قرار گرفته و کافران و ستم پیشگان خوار و ذلیل خواهند گشت.

بدیهى است که چنین حادثه اى هر انسان دیندارى را شادمان و خرسند و تبهکاران و کافران را به رنج و اندوه فرو خواهد برد. از این رو خداوند مهربان و حکیم، گروهى از مؤمنان راستین و شمارى از کافران سرسخت را در آن روز به جهان باز مى گرداند، تا آنان از دیدن شکوه و عظمت اسلام و حاکمیت مؤمنان به وجد آیند و کافران نیز بر اثر مشاهده شوکت و قدرت پیروان دین خدا خشمگین و اندوهناک گردند و همگان در یابند که وعده الهى تخلف ناپذیر است. و این خود عذابی برای کافران و پاداشی برای نیکوکاران است.

2. گذشته از این که ممکن است افراد با ایمان در این بازگشت به مقاماتى دست یابند که تنها در هنگام سیطره کامل اسلام مى توانند به آن مقامات برسند،

پى‏نوشت: (از آنجا که این مقاله به مقدار زیادی تلخیص شد ممکن است متن تعدادی از پی نوشتهای پایین در مقاله بالا وجود نداشته باشد)

1. المسائل السرویه، شیخ مفید، ص 32، المطبعة مهر، ناشر: المؤتمر العالمى.

2. رسائل الشریف المرتضى، ج 1، ص 125، تحقیق سید مهدى رجایى، ناشر: دار القرآن، 1405 ه. ق، مطبعة السید الشهداء.

3. بحار الانوار، ج 53، ص 122- 144، الطبعة الاولی، 1405 ه. ق، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات بیروت.

4. همان، ص 139- 136.

5. به نقل از همان، ص 121.

6. الایقاظ من الهجعه، باب دوم.

7. بحار، ج 53، ص 53.

8. سوره نحل، آیه 87.

9. بحار، ج 53، ص 122- 144.

10. الایقاظ من الهجعة، باب دوم، دلیل سوم.

11. بحار، ج 53، ص 56.

12. همان، ج 53، ص 92.

13. همان، ج 53، ص 136- 139.

14. مجمع البیان، ج 1، ص 322.

طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري بازدید : 575 دوشنبه 26 فروردین 1392 نظرات (0)

برگرفته از آثار : حجة الاسلام محمد محمدی اشتهاردی

پدر بزرگوار امام زمان علیه السلام حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام امام یازدهم شیعیان است ، بنقل شیخ مفید امام عسکرى علیه السلام در مدینه در 24 ربیع الاول سال 232 متولد شد و در سال 260 در سن 28 سالگى در منزل شخصى خود در سامرا به شهادت رسید.(1)

مادر بزرگوار امام زمان علیه السلام ((ملیکه )) است که از طرف پدر دختر ((یشوعا)) فرزند امپراطور روم شرقى بود، و از طرف مادر نوه شمعون از یاران مخصوص حضرت عیسى علیه السلام و وصى او بشمار مى رفت .

او با اینکه در کاخ مى زیست و با خاندان امپراطورى زندگى مى کرد اما آنچنان پاک و با عفت بود که گویى شباهت به خانواده خود ندارد، بلکه به مادر و خانواده مادرى کشیده و زندگیش همچون زندگى شمعون و عیسى علیه السلام و مریم علیهاالسلام از صفا و معنویت و پاکى خاصى برخوردار بود، از اینرو دوست داشت با یک خانواده پاک و خداپرست وصلت کند و به توحیدیان بپیوندد، خداوند او را در این هدف کمک کرد و او را بطور عجیب (که در داستان ماجراى اسارت او و خریدارى از جانب امام هادى علیه السلام براى امام عسکرى علیه السلام در تاریخ آمده است ) به خواسته و هدفش رسانید.

ملیکه یا نرجس خاتون به خانه امام حسن عسکرى علیه السلام وارد شد، امام هادى علیه السلام به خواهرش حکیمه فرمود: او را به خانه ببر و دستورات اسلامى را به او بیاموز، او همسر فرزندم حسن علیه السلام و مادر مهدى آل محمد صلى اللّه علیه و آله خواهد بود، آنگاه به نرجس رو کرده و فرمود:

مژده باد ترا به فرزندى که سراسر جهان را با نور حکومتش پر از عدالت و دادگرى کند، پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد.

آرى این چنین یک دختر پاک و دانا، آلودگى کاخ شاهان را رها کرد و در خط جد مادریش ((شمعون )) قرار گرفت و سرانجام به سعادت عظماى همسرى حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام در آدم و لیاقت پر افتخار مادر حضرت قائم (عج ) را پیدا کرد.

او نامهاى دیگر مانند ریحانه ، صقیل و سوسن نیز دارد و خواهر امام هادى علیه السلام حکیمه او را به عنوان سیده (خانم ) مى خواند.

این بانوى با سعادت در سال 261 هجرى و به روایتى قبل از شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام از دنیا رفت و قبر شریفش در سامرا کنار قبر منور امام عسکرى علیه السلام قرار گرفته است .(2)

امام قائم (عج ) از همین خاندان پاک در شب جمعه نیمه شعبان سال 255 هجرى در زمان حکومت معتمد عباسى در سامرا متولد شد و هنگام شهادت پدر، پنج ساله بود.(3)

تولد آن حضرت را جز عده اى خاص نمى دانستند و براى نوع مردم مخفى بود، تا مبادا مورد گزند طاغوتیان غاصب و ستمگر زمان قرار گیرد.

حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکرى علیه السلام گوید: روز پنجشنبه نیمه شعبان به منزل برادرم رفتم ، هنگام مراجعت ، امام عسکرى علیه السلام فرمود: امشب را نزد ما باش ، امشب فرزندى که خداوند زمین را به علم و ایمان و هدایت او زنده گرداند متولد مى شود.

بالاخره ماندم صبح صادق حالت اضطراب در نرجس خاتون علیهاالسلام پدید آمد، او را در برگرفتم ، امام علیه السلام فرمود: سوره قدر را بر او بخوان ، مشغول خواندن سوره قدر شدم شنیدم آن کودک در رحم مادر در خواندن سوره با من همراهى مى کند در این موقع پرده اى بین من و آنها افکنده شد، دیگر نرجس را نمى دیدم ، از آنجا سراسیمه دور شدم امام عسکرى علیه السلام فرمود: برگرد، برگشتم در نرجس علیهاالسلام نورى مشاهده کردم که دیده ام را خیره کرد و امام زمان علیه السلام را دیدم رو به قبله به سجده افتاده سپس دستش را بلند کرد و مى گفت : گواهى مى دهم به یکتائى خدا و اینکه جدم ، رسول خدا صلى اللّه علیه و آله است ، و پدرم امیرمؤ منان علیه السلام ، وصى رسول خدا است ، بعد یک یک امامان را شمرده تا به خود رسید.

او را به نزد پدرم بردم ، تا او را دید به دست گرفت و پس از خواندن آیاتى از قرآن و انجیل و تورات و زبور این آیه را تلاوت فرمود:

(( و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فى الارض و نرى فرعون و هامان و جنود هما منهم ما کانوا یحذرون ؛))

((اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین ، نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم ، حکومتشان را پا بر جا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان آنها آنچه را بیم داشتند از این گروه نشان دهیم ))(4)

نمونه کامل و گسترده مفهوم آیه مذکور، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین بوسیله امام قائم (عج ) است .

سخنى درباره نیمه شعبان 

شیخ حر عاملى رحمه اللّه از بزرگان اصحاب نقل مى کند که امام صادق علیه السلام فرمود:

((شبى که حضرت قائم (عج ) در آن متولد شد، هیچ نوزادى در آن شب متولد نمى شود مگر اینکه مؤ من خواهد شد، و اگر در سرزمین کفر متولد گردد، خداوند او را به برکت امام مهدى (عج ) به سوى ایمان منتقل مى سازد.))(5)

در نیمه شعبان زیارت حضرت امام حسین علیه السلام و همچنین زیارت امام زمان علیه السلام مستحب است ، امام صادق علیه السلام فرمود:

((شب نیمه شعبان بهترین شب بعد از شب قدر است و خواندن دو رکعت نماز در شب نیمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است ، در رکعت اول بعد از حمد، سوره کافرون و در رکعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده شود)).(6)

غسل و شب زنده دارى و عبادت در این شب بخصوص فضائل بسیار دارد، این شب در نزد خدا چنین مقامى دارد که ولایت با سعادت امام زمان علیه السلام در سحرگاه این شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده .

ضمنا روایاتى آمده که نیمه شعبان همان شب قدر و تقسیم ارزاق و عمرها است ، و در بعضى از این روایات است شب نیمه شعبان شب امامان علیهم السلام است و شب قدر شب رسول خدا صلى اللّه علیه و آله است .

از جمله فضائل این شب اینکه ، از شبهاى مخصوص زیارت امام حسین علیه السلام است که صد هزار پیامبر (صلواة اللّه علیهم ) آن حضرت را در این شب زیارت مى کنند.

از نمازهاى مستحبى که در این شب وارد شده دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد صد بار سوره توحید خوانده مى شود.

نقل شده : رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله فرمود: شب نیمه شعبان در خواب دیدم جبرئیل بر من نازل شد و فرمود: اى محمد: اى محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم در چنین شبى خوابیده اى ؟ گفتم : این شب چه شبى است ؟

فرمود: شب نیمه شعبان است برخیز، مرا بلند کرد و به بقیع برد، و سپس ‍ فرمود: سرت را بلند کن زیرا در این شبها درهاى رحمت خدا در آسمان بروى بندگان باز است ، همچنین در رضوان ، در آمرزش ، در فضل ، در توبه ، در نعمت ، در جود و سخاوت ، در احسان باز است ، خداوند به عدد پشمها و موهاى چرندگان در این شب گنهکاران را آزاد مى کند، پایان عمرها در این شب ، تعیین مى گردد، رزق هاى یکسال در این شب تقسیم مى شود و حوادث یکسال در این شب معین مى گردد.

اى محمد! کسى که این شب را با تکبیر و تسبیح و تهلیل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسر برد، بهشت منزل و سراى او است ، و خداوند گناهان گذشته و آینده اش را مى آمرزد... اى محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم این شب را احیاءدار و به امت خود دستور بده آنها نیز این شب را احیاء بدارند، و با عمل به سوى خدا تقرب جویند، چرا که این شب شبى شریف است .

از اعمال این شب ، خواندن دعاى کمیل در سجده است روایت شده که کمیل گوید دیدم على علیه السلام این دعا را در شب نیمه شعبان در سجده خواندند.

در مورد زیارت امام حسین علیه السلام در این شب بخصوص در صورت امکان در کنار قبرش ، آمده هر که بشناسد امام حسین علیه السلام را و شهادت او و هدف شهادتش را که موجب نجات امت گردید و وسیله و راهگشائى براى رسیدن به فوز عظیم شد (خلاصه اینکه عبادتش در این شب از روى توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خویشتن را در برابر خدا خاضع نماید که شایستگى آن را دارا مى باشد و نیز از خدا خواسته هاى شرعیش را تقاضا کند.(7)

نام و کینه امام زمان علیه السلام 

امام زمان علیه السلام هنگام تولد تا وقتى که پدرش به شهادت رسید (از سال 255 تا سال 260) مخفى بود و تنها خواص از اصحاب او را مى دیدند و مسائل خود را از ایشان مى پرسیدند، هنگام رحلت پدر، پنچ سال داشت ، سرانجام عواملى باعث شد که آن حضرت از نظرها غایب گردید و نخست غیبت صغرى و سپس غیبت کبرى به وجود آمد (که در این مورد، بعد سخن خواهیم گفت ).

بهر حال : چنانکه در روایات آمده ، محل زندگى امام زمان علیه السلام در دوران کودکى همچون محل زندگى حضرت موسى علیه السلام مخفى بود تا از گزند طاغوتیان محفوظ گردد.(8)در اینجا براى اینکه دورنمائى از دوران خفقان آن زمان را دریابیم شایسته است به داستان زیر توجه فرمائید.

جعفر کداب عموى امام زمان علیه السلام 

گاه مى شود بر اثر عواملى ، از حضرت نوح علیه السلام پسرى ناخلف بنام کنعان و یا از حضرت آدم علیه السلام پسرى متمرد بنام قابیل به وجود مى آید.

حضرت امام هادى علیه السلام داراى 5 فرزند بنامهاى امام حسن علیه السلام ، حسین ، محمد، جعفر، و علیه بود. در میان این فرزندان ، جعفر، بسیار ناخلف بود که لقب کذاب (دروغگو) را گرفت ، امام هادى علیه السلام درباره او فرمود: از فرزندم جعفر دورى کنید، نسبت او به من همچون نسبت کنعان به نوح علیه السلام است ، امام عسکرى علیه السلام فرمود: مثل من و جعفر مانند هابیل و قابیل دو فرزند آدم علیه السلام است ، اگر کشتن من براى جعفر ممکن بود، مرا مى کشت ، ولى خداوند جلو او را گرفت .

جعفر از افرادى بود که ادعاى امامت داشت و پس از رحلت پدر مى گفت امام مردم من هستم نه برادرم ، امام عسکرى علیه السلام ، حتى پس از رحلت پدر نزد خلیفه وقت رفت و گفت : بیست هزار اشرفى براى تو مى فرستم و از شما خواهش دارم که فرمان دهى تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد.

خلیفه در جواب گفت : عجب آدم احمق هستى اگر امامت در دست ما مى بود آن را براى خود قرار مى دادیم اگر امام شناسان و شیعیان آنچه از برادرت و پدرت از معجزات و... دیدند از تو ببینند تو را امام خود مى دانند، دیگر نیازى به کمک ما ندارى و گرنه هرگز به تو ایمان نخواهند آورد.

کارشکنى هاى او در عصر امامت برادرش امام عسکرى علیه السلام بجائى نرسید ولى پس از شهادت برادرش دوباره شروع به ادعا کرد و اعلام داشت که امام بعد از برادرم من هستم .

امام عسکرى علیه السلام براى اینکه امر بر مردم اشتباه نشود و امامت امام مهدى (عج ) را از کارشکنى هاى جعفر، حفظ کند، در آخرین لحظات عمر، یکى از اصحاب بنام (ابوالادیان ) را به حضور طلبید و به او فرمود:

((چند نامه هست اینها را به مدائن مى برى و به فلان و فلان کس مى رسانى و جواب نامه ها را مى گیرى ، روز 15 به سامراه مى آئى ، صداى گریه از خانه من خواهى شنید مطلع مى شوى که من از دنیا رفته ام .))

ابوالادیان : فدایت شوم ، معلوم است که سخن شما راست و درست است ، و همین طور که مى فرمائى خواهد شد ولى سؤ الى دارم و آن اینکه پس از شما امام کیست ؟

امام عسکرى علیه السلام : ((امام کسى است که جواب نامه ها را از تو مطالبه کند.))

ابوالادیان : علامت دیگر امام پس از شما چیست ؟

امام عسکرى علیه السلام : ((امام کسى است که بر جنازه من نماز بخواند.))

ابوالادیان مى گوید: علامت دیگر چیست ؟

امام عسکرى علیه السلام فرمود: امام کسى است که از میان همیانهاى طلا خبر دهد.))

ابوالادیان مى گوید: ابهت امام عسکرى علیه السلام مرا گرفت ، دیگر نپرسیدم که منظور چه همیانى است برخاستم خداحافظى کردم نامه را گرفتم بسوى مدائن رهسپار شدم ، نامه ها را به صاحبانشان دادم جواب نامه ها را گرفت و به سامره برگشتم همین که وارد خانه امام حسن علیه السلام شدم صداى گریه شنیدم فهمیدم که امام عسکرى علیه السلام دار دنیا را وداع کرده است ولى دیدم گروهى دور جعفر کذاب را گرفته اند و به او به عنوان امام تهنیت مى گویند و بعضى به او تسلیت مى گفتند.

در این میان کسى آمد و به جعفر گفت : جنازه برادرت را غسل داده اند، بفرمائید بر جنازه نماز بخوانید دیدم جعفر برخاست و همراه گروهى براى انجام نماز رهسپار شد، با خود گفتن : عجبا! اگر امام مردم ، بى دین بشود، معلوم مى شود که همواره دین از اول سست بوده است ، چون من جعفر کذاب را مى شناختم که همواره با ساز آواز و شرابخوارى سر و کار داشت ، من هم دنبال جعفر براه افتادم تا ببینم جریان به کجا منتهى مى شود.

کنار جنازه امام عسکرى علیه السلام رسیدیم جعفر پیش ایستاده و همراهان پشت سرش ، گفتم دیگر کار از کار گذشت ، ناگهان پرده سفیدى که در حجره آویزان بود بلند شد، دیدم کودکى نورانى پیدا شد، رداى جعفر را گرفت و فرمود: اى عمو! پس برو، من سزاوارترم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم ، جعفر مانند نقش بر دیوار هیچ نتوانست بگوید و کنار رفت .

آن کودک مشغول نماز شد و پس از نماز همین که خواست برود به من رسید و فرمود: جواب نامه ها را به من بده ، نامه ها را به او دادم ، رفت به حجره ، با خود گفتم حمد و سپاس خدا را که دو علامت از علاماتى که امام عسکرى علیه السلام به من فرموده بود ظاهر شد، نزد جعفر آمدم و گفتم این طفل که بود؟

گفت : من اصلا چنین کودکى را ندیده ام و نمى شناسم .

مسافران قمى و جعفر کذاب : 

روز بعد دیدم گروهى از اهل قم آمده بودند به زیارت امام عسکرى علیه السلام نائل شوند، مطلع شدند که حضرت از دنیا رفته است ، پرسیدند: امروز امام و حجت خدا کیست ؟

گروهى جعفر کذاب را نشان دادند، اهل قم نزد جعفر آمده و سلام کردند و گفتند: پول زیادى که مخصوص امام علیه السلام است براى شما آورده ایم ، دستور داد پولها را بگیرند.

گفتند: ما هر وقت خدمت امام عسکرى علیه السلام مى رسیدیم و پولى نقد مى آوردیم نام صاحبان پول را حضرت مى بردند و حدود مبلغ را از درهم و دینار مى فرمود، شما هم اگر امام هستید و جانشین برادر خود مى باشید مبلغ و عدد و اسم صاحبان پول را بگوئید.

جعفر گفت : مردم از من علم غیب مى خواهند، مگر برادرم علم غیب داشت ؟

اهل قم گفتند: در چنین صورت ما پول را نخواهیم داد.

دستور دستگیرى امام زمان علیه السلام 

جعفر دید با این وضع به هدف شوم خود نمى رسد، نزد معتمد عباسى خلیفه وقت رفت و گزارش داد که برادرم امام عسکرى علیه السلام پسرى دارد و او بر جنازه پدرش نماز خواند (امام عسکرى علیه السلام براى حفظ فرزندش حضرت حجت (عج ) از دشمنان ، تولد او را به کسى نفرموده بود.) خلیفه ، ضد ماءمور به فرماندهى شخصى بنام ((رشیق )) به خانه امام عسکرى علیه السلام فرستاد و به او دستور اکید داد که برو به خانه امام عسکرى علیه السلام همه حجره ها را جستجو کن ، بى آنکه اجازه بگیرى وارد خانه شو.

رشیق با ماءمورین به خانه امام عسکرى علیه السلام آمدند و همه حجره ها را گشتند تا به آن حجره که در آن پرده سفید آویزان بود رسیدند، پرده را بلند کردند دریائى آنجا دیدند که در وسط آن ، کودکى سجاده انداخته و نماز مى خواند، رشیق بیکى از ماءمورانش دستور داد که برو، و آن کودک را بگیر. آن ماءمور تا به سراغ کودک آمد در میان آب غرق شد.

رشیق به دیگرى دستور داد، دیگرى وقتى خواست به طرف کودک رود در آب غرق شده با فریاد بلند تقاضاى کمک کرد، او را نجات دادند، حضرت با کمال وقار نماز را تمام کرد و سپس در پیش روى ماءموران از حجره بیرون آمد. ماءموران گویا چوب خشکى شده بودند. اصلا نتوانستند کوچکترین آسیبى به کودک که حضرت حجت (عج ) بود برسانند.

همین موقع بود که حضرت مهدى علیه السلام غایب شد و غیبت صغرى به وقوع پیوست .(9)


                                              سلام بر بقیه الله الاعظم و منتظرانش

در دوران غیبت امام عصر(عج) و در دورة انتظار ظهور حضرتش، آداب و اخلاقی برای پیروان اهل بیت(علیهم السلام)‌ در قرآن و روایات ترسیم شده است که آشنایی و انجام آنها، راه نجات و رمز عبور سالم از این بحران می‌باشد.
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) دوره‌ای بحرانی و سخت برای ایام غیبت ترسیم شده است و ضرورت ایجاب می‌نماید نسبت به آداب و اخلاق این دوره آموزش‌های کافی را دیده باشیم.
خداوند در این خصوص می‌فرماید:
«ای اهل ایمان، در کار دین صبور باشید، یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مراقب کار دشمن و خداترس باشید، شاید رستگار شوید».
حضرت باقر(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمودند:
«یعنی صبور باشید بر انجام واجبات و یکدیگر را به صبر و مقاومت در برابر دشمنان سفارش کنید و عهدتان را با امام منتظرتان محکم کنید».(۱)
یا در روایت دیگری از حضرت صادق(علیه السلام) در تفسیر همین آیه آمده است: «یعنی صبور باشید بر انجام واجبات و در مقابل مشکلات و مصائب یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و عهدتان را با ائمه و پیشوایان دین محکم کنید. (و با امامتان پا برجا بمانید)».(۲)



 

در اینجا به معرّفی چند صفت از صفات اخلاقی که لازمة یک شخص منتظر است می‌پردازیم:

ورع و رعایت محاسن اخلاقی:

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:

«هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار کشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم(عج) قیام کند، همانند اجر کسی را دارد که قائم را درک نموده است. پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر باشید، گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت».
آن حضرت می‌فرمایند: «صاحب این امر (امامت) غیبتی دارد که در آن روزگار، دیندار همانند کسی است که خار مغیلان را با دست خویش خُرد کند. امام سپس، اندکی خاموش ماند و آنگاه فرمود: صاحب این امر را غیبتی است، پس باید که بنده از خدا بترسد و به دین خویش چنگ آویزد».(۳)

پرهیز از شکّاکیّت و پیروی از راه ائمة پیشین:

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:

«پس هرگز در حقّ او شک و تردید به خود راه ندهید، از صفحة دل هرگونه شک و تردید را بزدایید. من شما را برحذر کردم، سخت از آن بپرهیزید، از خدا توفیق و راهنمایی‌تان را مسئلت می‌نمایم».(۴)

همچنین فرمودند:

«اگر در زمانی قرار گرفتی که به امامی از آل محمّد(صلی الله علیه و آله) دست نیافتی، هر که را قبلاً دوست داشتی (از ائمة گذشته) دوست بدار و هر که را از دشمنانشان، دشمن داشتی، دشمن بدار و از هر که پیروی نمودی، پیروی کن و هر صبح و شام در انتظار فرج باش».(۵)

سفارش یکدیگر به صبر:

سیّد ابن طاووس، در کتاب «اقبال» از وجود مبارک پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در خطبة روز غدیر این‌گونه آورده است:

«سورة والعصر دربارة حضرت علی(علیه السلام) نازل شد و تفسیرش اینکه: «و» سوگند به پروردگار «عصر» قیامت که «همانا انسان در زیان است»: یعنی دشمنان آل محمّد(صلی الله علیه و آله) «مگر کسانی که ایمان آوردند» به ولایت ایشان «وکارهای خوب انجام دادند» به همدردی کردن با برادرانشان «و یکدیگر را به صبر سفارش دادند» در زمان غیبت غایبشان…».(۶)

«منظور از سفارش کردن یکدیگر به صبر آن است که مۆمن به فرزندان، نوادگان، خاندان و عیال، عشیره و برادران دینی، دوستان خویش و دیگر مۆمنان سفارش و امر به یقین داشتن به حضرت قائم(عج) و صبر کردن در زمان غیبت آن حضرت بر طولانی شدن زمان غیبت و بر آنچه از آزار دشمنان و جفای دوستان و غیر اینها… می‌بینند به اینکه خوبی‌های صبر را برایشان باز گوید و…» (۷)

دوری از صفات ناپسند مردم آخرالزّمان:

امام ششم(علیه السلام) فرمودند:

«… پس در این موقع بترسید و از خداوند متعال نجات را خواهان شوید و بدانید که مردم مورد خشم الهی قرار گرفته‌اند و تنها خداوند آنها را مهلت می‌دهد به خاطر امری که اراده کرده برایشان و لذا در این هنگام آرزومند ظهور و فرج باش و تلاش کن برای اینکه خداوند عزّوجل تو را در خلاف آن چیزی (آن اعمالی) که مردم بر آن هستند، ببیند».

اختیار گمنامی و پرهیز از شهرت کاذب و حفظ زبان:

امام صادق(علیه السلام) فرمودند:

«(در دوران غیبت) زبان‌های خود را حفظ کنید، در خانه‌های خود بمانید (مگر به ضرورت) تا آنکه حادثه‌ای (که برای دیگران پیش می‌آید به واسطة گناه کردنشان در جامعه) برای شما پیش نیاید.
«برای مردم زمانی می‌رسد که انسان میان ناتوانی و تبه‌کاری مخیّر می‌شود، هر کس چنین زمانی را درک کند، باید ناتوانی را بر فساد و تباهی برگزیند».(۸)

زمینه‌سازی ظهور:

پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

«از مشرق زمین، مردمی قیام می‌کنند و زمینه را برای (ظهور) مهدی(عج) آماده می‌سازند».(۹)

ذکر کثیر و عبادت:
امام علی(علیه السلام) فرمودند:

«خانه‌های محقّر خود را، مسکن خود قرار دهید، همانند کسی که در آتش گداخته می‌سوزد، دندان روی جگر بگذارید و خدا را بسیار زیاد یاد کنید که یاد خدا بزرگ‌ترین پناه‌گاه است؛ اگر بدانید».(۱۰)

گرفتن معارف دین از دین‌شناسان امین و رجوع به علما:

امام مهدی(عج) می‌فرمایند:

«و امّا دربارة اتّفاقات مهم، به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجّت من بر شما هستند و من نیز حجّت خدا بر آنها هستم».(۱۱)

امام هادی(علیه السلام) نیز می‌فرمایند:

«در زمان غیبت قائم ما، اگر نبودند دانشمندانی که مردم را به سوی خدا دعوت، به طرف او راهنمایی کنند و با دلایل و براهین الهی از آیین او دفاع کنند؛ دست بندگان مستضعف را بگیرند و آنها را از دام‌های شیطان و شبکه‌های ناصبیان (دشمنان سرسخت اهل بیت(علیهم السلام)) نجات دهند، هیچ کس باقی نمی‌ماند مگر اینکه از دین خدا مرتد می‌شد، امّا آن دانشمندان رشتة دل‌های ضعفای شیعه را می‌گیرند، همچنان‌که ناخدای کشتی، سکّان کشتی را می‌گیرد. آنها در نزد خدای عزّوجلّ از هر طبقه‌ای برترند».(۱۲)

 

 

پی نوشت ها:

۱- تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۴۹٫
۲- تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۳۶، ح ۱۹۸٫
۳- غیبت نعمانی، ص ۱۶۹، ح ۱۱٫
۴- همان، ص ۱۵۰، ح ۱۰٫
۵- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳٫
۶- اقبال، ص ۴۵۷٫
۷- مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۱۸٫
۸- کافی، ج ۲، ص ۲۲۵، ح ۱۳٫
۹- نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۳۷۲٫
۱۰- کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۷٫
۱۱- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷٫
۱۲- کمال‌الدیّن و تمام‌النعمه، ج ۲، ص ۲۳۸٫


تبیان

مسئله مهدویت، انتظار مصلح و موعود منتظر، از ویژگی‌های دین اسلام نیست، بلکه همه ادیان و مذاهب آن را پذیرفته‌اند و تنها اختلاف موجود بین آن‌ها در نام‌گذاری است…پیامبران الهی، که هر یک از آن‌ها مصلح دوران خود بوده‌اند، از ظهور کسی خبر می‌دهند که جهان را به تسخیر خود در می‌آورد و بر همه کره زمین حکم‌رانی خواهد کرد و گسترده عدالتش اقطار زمین را فرا می‌گیرد…


حضرت مهدی‌(عج) به عنوان منجی موعود که تمام ادیان الهی به ظهورش پیروان خود را وعده داده‌اند، تمام پیامبران از خضر نبی تا عیسی‌بن مریم (علیهم السلام و الصلاة) به او اقتدا می‌کنند. اما آنچه حائز اهمیت است، شباهت‌های بسیاری میان حضرت عیسی بن مریم (ع) با مهدی موعود(عج) است که برخی از این شباهت‌ها اشاره می‌شود:

 

بقيه در ادامه مطلب

پرسش های مهدوی – اثبات وجود امام زمان(عج)

بعد از گام اول سلسله پرسش های مهدوی که درباره آغاز ظهور حضرت مهدی (عج) در این قسمت به بررسی وجودی امام زمان و اثبات وی و سوال هایی از این دست خواهیم پرداخت ،‌ که امیدواریم مورد توجه کسانی که در پی شناخت امام زمان خود هستند قرار بگیرد…

 

پرسش: آیا دلایل علمی که با قوانین فیزیک مطابقت داشته باشد برای اثبات مهدویت داریم توضیح دهید ؟

پاسخ: منظور شما از مدرک علمی مطابق با قوانین فیزیک برای مهدویت، مبهم و نامفهوم است.
مدرک مهدویت شیعه به اصل اسلام و خاتمیت پیامبر گرامی و دین او برمیگردد و این ارتباطی با بحث فیزیک ندارد. وقتی شما با مدرک و دلیل قطعی پذیرفتید که اسلام دین آسمانی بوده و برای مردم سراسر جهان تا آخر عمر دنیا نازل شده است وبا آمدن آن شرایع گذشته نسخ شده است، پس پیامهای آن را نیز ـ که مطابق با عقل میباشد ـ باید پذیرفت و از جمله آنها ظهور امام مهدی(ع) به عنوان دوازدهمین پیشوا است.
گفتنی است این که مصلح از مسلمانان و پیشوای آنان باشد امری معقول و طبیعی است و اگر غیر از این بود جای سؤال داشت. زیرا وقتی دین اسلام کامل ترین دین بوده و فقط توسط آن، بشر در حال رشد و ترقی میتواند به سعادت برسد طبیعی است که پیشوای چنین دینی نیز به عنوان مصلح و منجی باشد. زیرا او با ظهورش، میخواهد این دین کامل را در زندگی فردی و اجتماعی مردم جاری کند. آیا معقول است که مصلح از دینی باشد که دوره آن گذشته و معارف و قوانین آن جوابگوی بشر امروزی نیست؟

پرسش: به نظر شما آثار اعقاد به مهدویت چیست ؟

پاسخ: آثار فردی:
۱٫ ایجاد و تقویت و استحکام اعتقاد به توحید و عدل الهی؛ ایجاد عدالت کامل و رفع هرگونه ظلم در جهان می‌تواند اعتقاد به توحید و اجرای عدالت را که از اسول اعتقادی دین اسلام و سایر ادیان الهی است، به اثبات برساند و باعث اعتقاد فردی می‌شود؛
۲٫ ایجاد امید به زندگی و صبر در مقابل ناملایمات بخاطر فردای روشن؛
۳٫ ایجاد حرکت مضاعف و شور و نشاط بیشتر در مسیر زندگی فردی؛
۴٫ ارتباط معنوی دائم با احساس حضور امام معصومی که ناظر بر اعمال انسان است؛
۵٫ رشد و تکامل تربیتی در اخلاق و رفتار و سایر شئون زندگی؛
۶٫ تقویت بعد عبادی به وسیله ارتباط معنوی با امام زمان(ع) از طریق نماز امام زمان(ع) و دعای عهد و دعای فرج و امثال این ادعیه که باعث رشد عبودیت فرد خواهد شد.
آثار اجتماعی:
این بخش در سه فصل مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گیرد:
فصل اول: آثار اجتماعی ـ دینی
فصل دوم: آثار اجتماعی ـ تربیتی
فصل سوم: آثار اجتماعی ـ سیاسی
الف. آثار اجتماعی ـ دینی (رفتار‌های دینی جمعی):
۱٫ مراسم نیمه شعبان و ایجاد شور و نشاط دینی در بین افراد جامعه: اینگونه مراسم لزوم اجرای عدالت را به افراد یادآوری کرده و شوق امید و انتظار فرج را به صورت فرهنگ عمومی در می‌آورد.
۲٫ برگزاری مجالس دعا: دعای ندبه، آل یاسین، جامعه کبیره و سایر دعاهای مربوط به امام زمان(ع).
۳٫ توجه به مکان‌های منسوب به حضرت مهدی(ع): مسجد جمکران و مسجد امام حسن عسکری(ع) در قم و مسجد سهله در کوفه و شهر مکه و صحرای عرفات توجه به این مکان‌ها محبت و اعتقاد به خدا را تقویت کرده، انسان‌ها را به سوی عبادت و توجه ویژه به معنویات سوق می‌دهد.
۴٫ صدقه دادن برای سلامتی امام زمان(ع): این رفتار فردی علاوه بر ایجاد روحیه امام دوستی، ولایت و توجه به محبوب و ثواب عبادی، باعث یک نوع رفتار اجتماعی و ایجاد روحیه نوع دوستی و کمک به دفع فقر در جامعه نیز خواهد شد.
ب. آثار اجتماعی ـ تربیتی:
۱٫ روحیه انتظار: انتظار افراد جامعه، برای تحقق هدفی والا و واقعی یعنی برقراری عدالت واقعی در همه ابعاد، می‌تواند موتور حرکتی برای پیشرفت جامعه به سوی ایجاد مؤلفه‌های عدالت شود.
۲٫ امید به آینده‌ای روشن: جامعه‌ای که معتقد به مهدویت است هیچگاه دچار سردرگمی سیاسی و انحطاط فرهنگی نخواهد شد. امید به هدفی مقدس و دست یافتنی، انسان را به سوی طرح و برنامه برای سعادت و پیشرفت و تلاش برای تحقق و اجرای آن برنامه حرکت می‌دهد.
ج. آثار اجتماعی ـ‌ سیاسی:
جامعه‌ای که معتقد به مهدویت است در رأس اهداف آن، رفع ظلم و ستم و مبارزه با ظالمان و ستمکاران در جامعه خواهد بود. انقلاب‌های بزرگ دینی ـ سیاسی در جوامع از آثار همین اعتقاد است همانند انقلاب اسلامی ایران که نقطه عطفی در تاریخ مبارزه با رژیم‌های عدالت ستیز و استعمارگر می‌باشد.
تذکر: برای اگاهی بیشتر به فصلنامه انتظار شماره۵، مجله موعود شماره ۶، کتاب آثار اعتقاد به امام زمان(ع) ـ هادی قندهاری، آفتاب ولایت ـ آیت الله مصباح یزدی مراجعه فرمایید.

راز عدد 313 یار حضرت مهدی (عج) چیست ؟

در روایات آمده که برای ظهور حضرت زمین باید پر از ظلو جور باشد اما معنای آن این نیست که پر شدن جهان از ظلم، علت ظهور باشد، بلکه می‌فرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود.

 

معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسان‌هاست، اعتقاد به بشارت‌های پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه می‌تواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتی‌هاست و از جنبه اجتماعی باعث هم‌دلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان می‌شود، کارکرد وسیع و عمیق آموزه‌های مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان می‌دهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسش‌های بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آن‌ها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.

پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» به برخی از شبهات این گونه پاسخ می‌دهد:

در چه شرایطی می‌توان انتظار ظهور داشت؟

-امام زمان(عج) آمدنی است یا آوردنی؟ چرا امام زمان(عج) ظهور نمی‌کند؟

باید توجه داشت که اصل ظهور و آمدن امام مهدی(عج) و پر کردن زمین از عدل و داد، از وعده‌های الهی است و خداوند هرگز بر خلاف وعده‌اش عمل نمی‌کند،

بنابراین ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد، چیزی نمی‌تواند مانع شود؛ پس تا این حد را نمی‌توان آمدنی دانست و کسی نمی‌‌تواند آن را تغییر دهد.

اما اینکه امام زمان(عج) چه وقت ظهور می‌کند، زود یا دیر، این به دست مردم و بسته به شرایط است، هر چه شرایط زودتر فراهم شود، امام سریع‌تر ظهور می‌کند.

همین طور با تأخیر شرایط، ظهور نیز به تأخیر می‌افتد، از این لحاظ می‌توان گفت حضرت آوردنی است و برای تعجیل ظهورش باید تلاش کرد.

اما کی و چه وقت مردم به این عقیده و بینش می‌رسند؟ وقتی به این نتیجه می‌رسند که تمام حکومت‌ها و گرایش‌ها ‌را تجربه کنند و همه مدعیان با انواع تفکر، به مرور زمان بر سر کار آیند و نارسایی و ناتوانی همگی آن‌ها برای مردم آشکار شود.

از این رو در روایات آمده است: «دولت مهدی آخرین دولت است» تا عده‌ای نگویند اگر قدرت دست ما بود ما هم می‌توانستیم، وقتی مردم از تمام مکتب‌ها و حکومت‌ها قطع امید کردند (چنان که این اتفاق در غرب در حال وقوع است)، خواهان منجی الهی می‌شوند و این ظرفیت را در خود ایجاد می‌کنند که هر چه منجی الهی گوید، با جان و دل بپذیرند و به جا آوردند، چنین جامعه‌ای، جامعه منتظر است و با چنین شرایطی می‌توان توقع ظهور داشت.

راز ۳۱۳ و نقش آن در تحقق ظهور

-آیا امام زمان(عج) هنگامی که ۳۱۳ یار داشته باشد ظهور می‌کند؟

در روایتی جناب عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل می‌فرمایند: «۳۱۳ نفر از اصحاب امام مهدی(عج) به تعداد اهل بدر، از طرف زمین به سوی حضرت می‌آیند و اطرافش جمع می‌شوند… وقتی این عده از اهل اخلاص جمع شوند، خداوند امرش را آشکار می‌کند».

برخی براساس این روایت معتقدند: اگر امام زمان(عج) فقط ۳۱۳ یار مخلص داشته باشد، ظهور می‌کند، اما حقیقت آن است که تکمیل شدن این تعداد یار برای امام مهدی(عج) تنها شرط و علت تامه برای ظهور نیست، بلکه یکی از شرایط ظهور، وجود یاران است.

ظهور امام مهدی(عج) شرایط دیگری مانند آمادگی و استقبال جهانی نیز دارد بنابراین زمینه ظهور و حکومت جهانی فقط وجود یاران نیست.

رابطه ظلم و ظهور/ظلم و ستم باعث ظهور می‌شود؟

-با وجود این همه ستم و فسادی که در دنیا رایج شده و خود امام زمان(عج) هم شاهد آن هستند، چرا ظهور نمی‌کنند؟ امام عصر وقتی بیاید ظالمان و مستکبران را نابود می‌کند؛ ‌اما چرا این کار وقتی صورت می‌گیرد که جهان پر از ظلم شود؟ مگر پیش‌گیری بهتر از درمان نیست؟

باید توجه داشت که آنچه موجب ظهور امام زمان(عج) می‌شود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکنند.

بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمی‌شود، آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور می‌کند که زمین پر از ستم شود، اما معنای این روایت‌ها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه می‌فرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد، به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیان کننده علت ظهور.

پس اگر بخواهیم ظهور هر چه سریع‌تر اتفاق بیفتد، باید زمینه پذیرش حکومت عدل امام مهدی(عج) را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان(عج) کسی نمی‌تواند ما را به نیکبختی برساند و هر چه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود، البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هر چه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری می‌رساند.

نکته بعد این که باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمی‌تواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و او راه سعادت را به همه نشان دهد، بنابراین برای ظهور حضرت مهدی(عج) آمادگی عمومی جامعه برای حق‌پذیری و ظلم ستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروری‌ترین شرط ظهور است و در غیر این صورت، امام به تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد؛ چنان که ائمه گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.

پس مهم، فراهم شدن زمینه ظهور است که در رأس آن‌ها، آمادگی جامعه انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حق‌گرا و ظلم ستیز، بر اساس فرمان‌های الهی قرار دارد؛ و گرنه هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینه ظهور فراهم نشده است و ایشان نمی‌تواند برنامه الهی خود را اجرا کند.

با توجه به مطالب یاد شده، روشن شد که برای تسریع در ظهور امام زمان باید یاوران مخلص و توانمندی تربیت شوند و در فضای جامعه و در سطح بین‌الملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود تا مردم مشتاق و آماده پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) شوند.

حــــمــــايــــت مــــيــــكــــنــــيــــم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • ســــایــــبــــری 313
  • مـــعـــبـــر شـــهـــدا
  • صَـــبــــاحَـــت
  • مــنــتـــظـــران فــــــــــرج
  • طرحی نو در مسابقه کتابخوانی
  • جـــوان انـــقـــلـــابـــی
  • مـــهـــراوه
  • ظـــهـــور - 313
  • مـعـبـر سـایـبـری هـمـراه رهـبـر
  • کــوی ابــوذر غــفــاری
  • صــالــحــیــن حــوزه صــدیــقــه کــبــری
  • قـــلـــم ســـایـــبـــری
  • یــــا مــــهــــدی ادرکــــنــــی
  • داستان های نماز
  • تـــــــرویــــــج بصـــــــیرت
  • بــــــــــــــوی حـــــــرم
  • عــلــمــدار ســایــبــری
  • بــه روز بــاشــیــد
  • کــــلــــرجــــی
  • مـــــاه کـــــربـــــلـــــا
  • آدانــــا دانــــلــــود
  • موسسه فرهنگی امام هادی
  • امــتــداد امــام
  • سبک زندگی شهدا
  • مــنــجــی وب
  • مـشـکـات الـزهـرا(س)
  • پـایـگـاه اخـتـصـاصـی مـداحـی اهـل بـیـت کـربـلـا
  • از نــســل آســمــان
  • عــلــقــمــه
  • مــولــا مــهــدی گــل یــاس
  • پایگاه فرهنگی مذهبی ذوالفقار
  • هـیـئـت مـحـبـیـن الـمـهـدی (عج)
  • بـدانـیـم کـه نـمـی دانـیـم ؟
  • جــهــاد ســایــبــری طــلــبــه
  • بــچــه هــاي خــيــلــي بــا حــال
  • طــــریــــق
  • پــــیــــرو
  • پـایـگـاه بـسـیـج مـسـجـد مـوسـی بـن جـعـفـر(ع)
  • زنــدگــیــنــامــه مــشــاهــیــر
  • ســــربــــاز ولــــایــــت
  • هـيـئـت قـرآن مـسـجـد مـوسـي بـن جـعـفـر(ع)
  • دنــیــای حــنــانــه
  • هـیـئـت مـذهـبـی مـنـتـظـران حـضـرت مــهــدی فـرخ آبـاد
  • عــــشــــق وطــــن 140
  • مــــردان بــــی ادعــــا...
  • ❤قـرآن نـور الـهـی-:-قـرآن هـدیـه الـهـی❤
  • کـانـون فـرهـنـگـی شـهـیـد هـادی تـقـی لـو
  • نــیــوز گــونــاگــون
  • گــروه ســایــبــری عــمــار
  • مؤسسه قرآنی فاطمة الرسول امین شهر
  • جــنــبــش مــردمــي مــعــراج
  • ۩✿☆هــشــتــمــیــن خــورشــیــد☆✿۩
  • عــشــق یــعــنــی یــه پــلــاک
  • جـبـهـه فـرهـنـگـي-مـذهـبـي امـام صـادق(ع)
  • Nedaye Daroon
  • چـــــــــادرم...
  • از دیــار گــیــت تــا مــشــهــدالــرضــا
  • ســربــازان امــام زمــان«عــج»
  • زنــدگــیــنــامــه مــشــاهــیــر
  • دل رهــــــــبــــــــر
  • مــــخــــتــــلــــف
  • امــام عــشــق=هــادی نــقــی
  • کـانـون فـاطـمـیـه مـیـنـاب
  • جــــنــــگ نــــرم
  • پــایــگــاه فــرهــنــگی بــشــیــران
  • پــایــگــاه ســایــبــری حــــبـــــل
  • لــــهــــوف
  • ♥معبـــرسایبـــری بــــی سنگــــ♂ــر♥
  • بــچــه هــای مــلـاثــانــی
  • نــــگــــاهــــی و یــــادی
  • فــــروشــــگــــاه پــــارســــی
  • .::ولـایــــت رمــــز پــــیــــروزی::.
  • ☀ گــــروه ظــــهــــور ☀
  • ســایــت جــامــع اعــیــاص
  • مــــشــــت پــــولـادیــــن
  • کــلــیــک هــای پــایــداری
  • عــاشــقــان ولـایــت
  • حــــريــــم آســــمــــانــــي
  • اقــــامــــه نــــمــــاز
  • حـوزه مـقـاومـت بـسـیـج دانـش آمـوزی بـالـاده
  • ☫ســـفــر عـــشــق پــایــانــی نــدارد☫
  • مـا نــصل سـومـی هـا
  • ســایــت عــاشــقــان ظــهــور مــهــدی
  • گــــل نــــرگــــس
  • لــبــيــك يــا امــام خــامــنــه اي
  • پـايـگـاه فـرهـنـگـي مـذهـبـي بـاب الـحـوائـج
  • عـاشـقـانـه ای بـرای بـنـدگـان خـدا
  • کــوهــپــایــه اصــفــهــان شــهــرک فــاطــمــیــه (س)
  • كــــبــــوتــــر حــــرم
  • يــــا صــــاحــــب الــــزمــــان
  • كــــبــــوتــــران زمــــيــــنــــي
  • شــــمــــیــــم ظــــهــــور
  • شــــهــــیــــدان زنــــده انــــد
  • عــلـامــرودشــت تــاون
  • بــشــارت 110 ؛ وبــلـاگــی از جــنــس پــلـاک
  • بــــانــــک پــــیــــامــــک مــــهــــدوی
  • تــــبــــلــــیــــغ اســــلـام
  • لَــنَــهــدیَــنَّــهُــم سُــبُــلَــنــا
  • پــايــگــاه مــبــارزه بــا شــيــطــان
  • سائل-12
  • تــکــیــه گــاه جــان
  • چــــشــــم هــــای مــــنــــتــــظــــر
  • ســربــدارانــ
  • لــــبــــیــــک یــا خــــامــــنــــه ای
  • foxgraph | ســفــارش طــراحــی
  • گـــــ.ســربـند.ـــرافیـک
  • جامع ترین گالری عکسهای مذهبی و اسلامی
  • ☫ رزمــــنــــده ســــایــــبــــری ☫
  • صــــدر
  • انــــس بــــا قــــرآن کــــریــــم
  • رازمـــــجـــــنـــــون
  • شــــهــــیــــد گــــمــــنــــام
  • مــــهــــدويــــت
  • .::وبــلـاگ ارزشــی بــصــیــرتــیــهــا::.
  • تــــا شــــهــــدا بــــا شــــهــــدا
  • کـانـون فـرهـنـگـی دانـشـجـویـی بـصـیـرت
  • عــــلــــوی اســـــتــــدلـالــــی
  • .::در مــــســــيــــر اوج::.
  • دلــــبــــخــــواه
  • اســــلـام، دیــــن جــــاویــــدان
  • پايگاه بسيج شهيد مظاهر رضائيان
  • غــــیــــرت عــــشــــق
  • حماسه سیاسی وحماسه اقتصادی
  • بــــهــــتــــريــــن راه رســــيــــدن بــــه خــــدا
  • *مژده ظهور نزدیک است*
  • عــــطــــر کــــربــــلـــا
  • مــــنــــتــــظــران حــــضــــرت
  • اصــــحــــاب و انــــصــــار الــــمــــهــــدی (عج)
  • مــــحــــض رضـــــا عــــلــــیــــه الــــسّــــلـام
  • ســـمـــت مـــهـــدی (عـــج)║پــاتـــوق مــنــتـــظــران
  • تــــرنــــم عــــفــــاف
  • رازی در مــنــتــهــی الــیــه مــشــرق
  • شــهــدا رایــاد کــنــیــد بــاذکــر صــلــوات
  • گــــنــــجــــیــــنـــه هـــای گــــمــــشــــده
  • قــــصــــه ســــرداران
  • دوســــتــــــــ قــــرآنــــي
  • ســبــكــبــالـان عــاشــق كــوهــبــنــان
  • تــــخــــريــــبــــچــــي
  • پــایــگــاه بــســیــج شــهــیــد نــوروزی چــلــیــچــه
  • ثـــــقـــــلـــــيـــــــن
  • بــــاشــــگــــاه افــــســــران جــــنــــگ نــــرم
  • مـــعـــبـــر ســـایـــبـــری ولـــایـــت
  • هــــديــــه اي از مــــادر
  • ☫رهــــبــــرم ســــیــــدعــــلــــی☫
  • ☆*¨★`*☆دخترحوا☆*¨★`*☆
  • حــجــاب، پــــرچــــم مــقــابــلــه بــا تــهــاجــم فـــرهـــنـــگـــی
  • مــــــــــدد
  • ولــايــت فــقــيــه و حــكــومــت اســلــامــي
  • مــــنــــتــــقــــم
  • خــــدای مــــن
  • دلــــســــوخــــتــــگــــان
  • شـــیـــعـــه یـــعـــنـــی دســـت بـــیـــعـــت بـــاعـــلـــی
  • فـــــــطـــــــــرس
  • پـــایــگــاه خــبــری مــیــربــازار هــادی شــهــر
  • ســــــــاکــــــــن
  • دانــــلــــود صــــلــــواتــــی
  • پــایــگــاه اطــلـاع رســانــی هــیــئــت
  • حــامــیــان ولـایــت ســیــد عــلــی
  • زلـال گـــرافـــیـــکــــــ
  • حــضــرت زیــنــب کــبــری ســلــام الله عــلــیــهــا
  • عــطــش انــتــظــار
  • ســـلـــطـــان وفـــا
  • تـــــــرویــــــج بصـــــــیرت
  • ذوالــــفــقــار حــــــــیـــــــــــدر
  • بــه ســوی ظــهـــور
  • گــوهــرکــمــال ، حــجــاب بــرتــر
  • یــاقــوت ســرخ
  • کــانــون وبــلــاگ نــویــســان قــم
  • در جـسـتـجـوی واقـعـیـت
  • پایگاه فرهنگی اجتماعی مصاف
  • از علی تا سیدعلی(از کوفه تا تهران)
  • هیئت مذهبی خادمین حسین(ع) آبدانان
  • پايگاه تحليلي-خبري بــالاتـر از بالاترین
  • میر محمد حسین زاده تولون
  • چــتــر بــاز
  • پــیــروان ولایــت
  • *مـهـدی مـا*عـج
  • السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
  • ˙·٠●❤جنبش سبز❤●٠·˙
  • مــدافــعــان جــنــگ نــــرم
  • شهدا (حامد گ)
  • عــشــق دوازدهــم
  • چشم انداز ایران - سال 1404
  • حــجــاب
  • دخــتــران بـابـا عـطـا
  • گــدای فـاطـمـه(س)
  • اهــل بیتــــ
  • ولـایـتــــــ عـلــوی 12
  • مــعــرفــت انـسـان بـه خـدا
  • گــل نــرگــس
  • شهید احمد پلنگ نژاد
  • شــاهــد 73
  • عـاشـقـان کـلـام وحــی
  • ☫☫☫رزمنده ســـایبری ولایــــــت☫☫☫
  • فـریـاد مـهـتـاب-حـامـی عـفـاف و حـجـاب
  • طلــــعت آدیــنــه
  • آمــوزش قــرآن کــریــم
  • نـــور مــعــرفـت
  • پنجره ی انتظار
  • انــتــظــار غـریـب
  • >>شرهانی
  • تــرنــم عــفــاف
  • .::فوزالعظیم::.
  • ســتــاره تــاریــکـی
  • تــســنــیــم
  • دفــتــر ســرخ
  • حــرم شــاه-بانکــ شعر و اشــــعار مذهبی
  • کریــــم آل طــــه
  • جبهه فرهنگی فاطمــــیون
  • سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان قائمشهر
  • یعلمون| بدانیم و عمل کنیم
  • او خواهد آمــــد....
  • حضرت مهدی«عج»
  • زندگی در جوانی
  • پایگاه فرهنگی ظهور قائم
  • شهیدان زنده اند
  • مــجــنــون الــحــســیــن
  • هــيــئــت فــدائــيــان امــيــرالــمــومــنــيــن(ع)-مــشــهــد
  • به نام او که پاکی باران مظهر وجود اوست
  • ندای معلول
  • الغــــوث
  • هیئت مکتب الزینب زنجان
  • گل شقایــق امیــر
  • امام خامنه ای (مدظله العالی)
  • بی سر کــــربلا
  • ان الارض یرثها عبادی الصالحون
  • یاوران الحجه «عج» نجف آباد
  • ***منتظران حضرت قائم***
  • استحکام ایمان
  • کبــــوتر حــــرم
  • نسیــــم جمکــــران
  • پایگاه فرهنگی محبان علی اکبر سرابله
  • مینو جهان وب
  • خورشــیــــد
  • بچه های حــــــــــرم
  • اعوانه
  • آزاد اندیش
  • شهید حمید فیروزی
  • حديث اشك | اشعار اهل بيت عليهم السلام
  • معلمی از دیار سربازان
  • ضد گلوله
  • سلام
  • حجــــــــاب
  • آخر الزمان انتظار مهدویت
  • اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست
  • واگویه های یک عاشق
  • طلبه با حجاب!!!
  • بوی دین
  • به سوی خدا
  • اسرائیل،مشق شیطان
  • .::طلبه پاسخگو::.
  • آریان بلاگفا
  • بسم رب الحسین
  • مرواریدی در صدف
  • شهدا را یاد کنید
  • ::: سنگر سایبری سلوک معرفت:::
  • حضرت مهدی عج ........... دلتنگتم
  • نوای ذاکرین حسینی
  • سرباز سایبری حضرت امام خامنه ای
  • پایگا قرآنی دارالقرآن
  • هیئت مکتب العباس
  • نــــوري از بــــهــــشــــت
  • هاتف 313
  • افسر سایبری موعود
  • حاج فلاح تفتی
  • بهشت ارغوان
  • اخلاصی ها
  • توابین
  • رزمنده سايبري
  • تـ ع ـجیل
  • ثامن تـــــم مرجع قالب و ابزار
  • مقتدر مظلوم
  • بهترین بک گراندها
  • بوي سيب
  • گرافیک سرای نوین | دانلود | عکس
  • منذرين
  • IT NEWS
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • .:: حــمــایــت مــیــکــنــیــم ::.
    آمار سایت
  • کل مطالب : 882
  • کل نظرات : 573
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 92
  • آی پی دیروز : 106
  • بازدید امروز : 133
  • باردید دیروز : 162
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,135
  • بازدید ماه : 1,135
  • بازدید سال : 87,492
  • بازدید کلی : 3,328,452
  • لــــوگــــوي مــــا
    لــــوگــــوي دوســــتــــان
    بــراي مــشــاهــده لــوگــوي دوســتــان كــلــيــك كــنــيــد...
    ارتــــبــــاط بــــا مــــا
    حـــمـــایـــت از مـــا
    .::بــرای حــمــایــت از مــا کــلــیــک رنــجــه بــفــرمــائــیــد::.
    رمــــزيــــنــــه ســــايــــت
    My QR-Code
    نــــواي آنــــلـايــــن
    سـامـانـه پـیـامـکـی سـایـت

    .:::ســامــانــه پــیــام کــوتــاه طــلــبــه ســایــبــری::.