loading...
.::طــــلــــبــــه ســــايــــبــــري::.
تــــابــــلــــو اعــــلـانــــات

.::خــیــریــه هــمــت | اولــیــن خــیــریــه دیــجــیــتــال ایــران::.

پــــیــــشــــوای صــــادق-ويــــژه نــــامــــه امــــام صــــادق عــــلــــيــــه الــــســــلــــام

پيشواى ششم شيعيان، حضرت ابوعبدالله جعفر بن‏ محمد صادق عليه السلام، در سپيده دم روز دوشنبه،17 ربيع ‏الاول سال‏83 ق در مدينة الرسول از دامان پاك - ام فروه - بانوى بزرگ از خاندانى شرافتمند، دختر قاسم بن‏محمد بن‏ابى‏بكر از فقهاى هفتگانه مدينه، پا به عرصه وجود نهاد.
معروفترين لقب آن بزرگوار «صادق‏» است كه به علت متمايز شدن از جعفر كذاب - برادر امام حسن عسكرى عليه السلام - انتخاب شده است. صدوق المحدثين ابن‏بابويه قمى در اين باره به سند خويش از پيامبر اكرم روايت كرده است كه: «هنگامى كه فرزندم جعفر بن‏محمد بن على بن‏الحسين به دنيا آمد، او را «صادق‏» بناميد. زيرا در نسل او همنامش به وجود خواهد آمد كه بدون حق ادعاى امامت‏خواهد كرد و او نزد خدا، جعفر كذاب است.»
امام سجاد عليه السلام پس از نقل اين گفتار پيامبر گريست و فرمود:
گويا مى‏بينم جعفر كذاب را كه خليفه بناحق زمان خويش را بر جستجوى امام پنهان و بر حق (امام مهدى عليه السلام) برانگيخته است.

 

مدت زندگى و امامت‏ حضرت

امام صادق(علیه السلام) در سن 31 سالگى، پس از شهادت امام باقر(7 ذيحجة الحرام 114 ق) از سوى خداوند به امامت امت و جانشينى پيامبر برگزيده شد و به مدت 34 سال رهبريش به طول انجاميد و سرانجام در سن 65 سالگى به وسيله زهر منصور دوانيقى در 25 شوال 148 ق به شهادت رسيد.

عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)

آنچه به دوره امامت حضرت امام صادق(عليه السلام) ويژگى خاصى بخشيده,استفاده ازعلم بى كران امامت, تربيت دانش طلبان و بنيان گذارى فكرى و علمى مذهب تشيع است. در اين باره چهار موضوع قابل توجه است:
الف ـ دانش امام.
ب ـ ويژگى هاى عصر آن حضرت كه منجر به حركت علمى و پايه ريزى نهضت علمى شد.
ج ـ اولويت ها در نهضت علمى.
د ـ شيوه ها و اهداف و نتايج اين نهضت علمى.

دانش امام

شيخ مفيد مى نويسد: آن قدر مردم از دانش حضرت نقل كرده اند كه به تمام شهرها منتشر شده وكران تا كران جهان را فراگرفته است و ازهيچ يك از علماى اهل بيت (عليهم السلام) به اندازه امام صادق(عليه السلام) حديث نقل نشده است .
اصحاب حديث, راويان آن حضرت را با اختلاف آرا و مذاهبشان گردآورده و عدد شان به چهار هزار تن رسيده و آن قدر نشانه هاى آشكار بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دلها را روشن و زبان مخالفان را از ايراد شبهه لال كرده است.
سيد مومن شافعى نيز مى نويسد: مناقب آن حضرت بسيار است تا آن جا كه شمارشگر حساب ناتوان است از آن.
ابوحنيفه مى گويد: من هرگز فقيه تر از جعفربن محمد(عليه السلام) نديده ام و او حتما داناترين امت اسلامى است.
حسن بن زياد مى گويد: از ابوحنيفه پرسيدم: به نظرتوچه كسى در فقه سرآمد است؟ گفت: جعفربن محمد(عليه السلام).
روزى منصوردوانيقى به من گفت: مردم توجه زيادى به جعفربن محمد (عليه السلام) پيدا كرده اند و سيل جمعيت به سوى او سرازير شده است.
پرسشهايى دشوار آماده كن و پاسخ هايش را بخواه تا او از چشم مسلمانان بيفتد. من چهل مسئله دشوار آماده كردم. هنگامى كه وارد مجلس شدم, ديدم امام در سمت راست منصور نشسته است. سلام كردم و نشستم. منصور از من خواست سوالاتم را بپرسم.
من يك يك سوال مى كردم و حضرت در جواب مى فرمود: درمورد اين مسئله, نظر شما چنين و اهل مدينه چنان است وفتواى خود را نيز مى گفتند كه گاه موافق و گاه مخالف ما بود.

ويژگى هاى عصر آن حضرت

عصر امام صادق(عليه السلام) همزمان با دو حكومت مروانى و عباسى بود كه انواع تضييق ها و فشارها بر آن حضرت وارد مى شد بارها او را بدون آن كه جرمى مرتكب شود, به تبعيد مى بردند . ازجمله يكبار به همراه پدرش به شام و بار ديگر در عصر عباسى به عراق رفت.
يكبار در زمان سفاح به حيره و چند بار در زمان منصور به حيره, كوفه و بغداد رفت.
با اين بيان, اين تحليل كه حكومت گران به دليل نزاع هاى خود, فرصت آزار امام را نداشتند و حضرت در يك فضاى آرام به تاسيس نهضت علمى پرداخت, به صورت مطلق پذيرفتنى نيست , بلكه امام با وجود آزارهاى موسمى اموى و عباسى از هر نوع فرصتى استفاده مى كرد تا نهضت علمى خود را به راه اندازد و دليل عمده رويكرد حضرت, بسته بودن راه هاى ديگر بود.
چنان كه امام از ناچارى عمدا روبه تقيه مىآورد. زيرا خلفا درصدد بودند با كوچكترين بهانه اى حضرت رااز سرراه خود بردارند.
لذا منصورمى گفت: جعفربن محمد مثل استخوانى در گلو است كه نه مى توان فرو برد ونه مى توان بيرون افكند. برهمين اساس خلفا درصدد بودند ولو به صورت توطئه, حضرت را گرفتار و در نهايت شهيد كنند.
همانگونه كه درتاريخ نيز ثبت مي باشد ، منصورتا بدانجا پيش مي رود كه جاسوساني در لباس دوست براي فريب امام (عليه السلام) روانه مي گرداند تا شايد بتواند با نيرنگ روابط سياسي امام و شيعيانشان درخراسان را آشكار ساخته وامام رادركام توطئه اندازد، اماعلم لدني وعنايت پروردگار درايت و فراست امام رابرانگيخته وموجبات رسوائي هرچه بيشتر منصور را فراهم مي سازد .
آرى اين همه نشان از اختناق و فشارى دارد كه مانع از هر نوع اقدام عليه حكومت وقت مى شد, لذا امام به سوى تنها راه ممكن كه همان ادامه مسير پدر بزرگوارش امام باقر(عليه السلام) بود, روى آورد و از در دانش و علم وارد شد.

اولويت ها در نهضت علمى

حقيقت اين است كه جريان نفاق,خطرناك ترين انحرافى است كه اززمان پيامبراكرم(صلّي الله عليه وآله) شروع شده ودرآيات مختلفى بدان اشاره شده است, مانند آيات 7 و 8 سوره منافقين. اين حركت هرچند در زمان پيامبر نتوانست در صحنه اجتماعى بروز يابد, اما از اولين لحظات رحلت, تمام هجمه هاى منافقان به يكباره برسراهل بيت عليهم السلام فرو ريخت.
لذا مرحوم علامه طباطبايى (رحمت الله علیه) مى نويسد: هنگامى كه خلافت ازاهل بيت (عليهم السلام) گرفته شد, مردم روى اين جريان از آن ها روى گردان شدند و اهل بيت (عليهم السلام) در رديف اشخاص عادى بلكه به خاطر سياست دولت وقت, مطرود از جامعه شناخته شدند و در نتيجه مسلمان ها از اهل بيت (عليهم السلام) دور افتادند و از تربيت علمى وعملى آنان محروم شدند.
البته امويان به اين هم بسنده نكردند وبا نصب علماى سفارشى خود, كوشيدند از مطرح شدن ائمه اطهار (عليهم السلام) از اين طريق نيز جلوگيرى كنند.
چنانچه معاويه رسما اعلام كرد: كسى كه علم و دانش قرآن نزد اوست, عبدالله بن سلام است و در زمان عبدالملك اعلام شد:
كسى جز عطا حق فتوا ندارد و اگر او نبود, عبدالله بن نجيع فتوا دهد, از سوى ديگر مردم از تفسيرقرآن نيزچون علم اهل بيت عليهم السلام محروم ماندند با داستانهاى يهود و نصارى آميخته شد و نوعى فرهنگ التقاطى در گذر ايام شكل گرفت.
رفته رفته كه قيامهاى شيعى اوج گرفت وگاه فضاهاى سياسى به دلايلى باز شد, دونظريه قيام مسلحانه ونهضت فرهنگى دراذهان مطرح شد.
چون قيامهاى مسلحانه به دليل اقتدار حكام اموى و عباسى عموما با شكست رو به رو مى شد, نهضت امام صادق(عليه السلام) به سوى حركتى علمى مى توانست سوق پيدا كند تا از اين گذر علاوه بر پايان دادن به ركود و سكوت مرگبار فرهنگى, اختلاط و التقاط مذهبى و دينى و فرهنگى نيز زدوده شود.
لذا اولويت در نهضت امام بر ترويج و شكوفايى فرهنگ دينى و مذهبى و پاسخگويى به شبهات و رفع التقاط شكل گرفت.

شيوه ‏ها و اهداف نهضت علمى و فرهنگى

تربيت راويان
از گذر ممنوعيت نقل احاديث در مدت زمان طولانى توسط حكام اموى , احساس نياز شديد به نقل روايات و سخن پيامبر(صلّي الله عليه وآله) , امير مومنان(عليه السلام)، امام(عليه السلام) را وامى داشت به تربيت راويان در ابعاد مختلف آن روى آورد .

لذا اينك از آن امام در هر زمينه اى روايت وجود دارد و اين است راز ناميده شدن مذهب به (جعفرى).
آرى, راويان با فراگرفتن هزاران حديث درعلومى چون تفسير , فقه, تاريخ , مواعظ , اخلاق , كلام , طب , شيمى و... سدى در برابر انحرافات ايجاد كردند.
امام صادق(عليه السلام) مى فرمود: ابان بن تغلب سى هزار حديث از من روايت كرده است. پس آن ها را از من روايت كنيد.
محمدبن مسلم هم شانزده هزار حديث از حضرت فرا گرفت.
و حسن بن على و شامى گفت : من در مسجد كوفه نهصد شيخ را ديدم كه همه مى گفتند: جعفر بن محمد (عليه السلام) برايم چنين گفت.
اين حجم گسترده از راويان در واقع, كمبود روايت از منبع بى پايان امامت را در طى دوره هاى مختلف توانست جبران كند و از اين حيث امام(عليه السلام) به موفقيت لازم دست يافت.
آرى, روايت از اين امام منحصر به شيعه نشد و اهل سنت نيز روايات فراوانى در كتب خود آوردند. ابن عقده و شيخ طوسى در كتاب رجال و محقق حلى در المعتبر و ديگران آمارى داده اند كه مجموعا راويان از امام به چهار هزار نفر مى رسند و اكثر اصول اربعمإئه از امام صادق (عليه السلام) است و همچنين اصول چهار صدگانه اساسى كتب اربعه شيعه ( كافى , من لا يحضره الفقيه, التهذيب, الاستبصار) را تشكيل دادند.
تربيت مبلغان و مناظره كنندگان
علاوه بر ايجاد خزأن اطلاعات (راويان) كه منابع خبرى موثق تلقى مى شدند, حضرت به ايجاد شبكه اى از شاگردان ويژه همت گمارد تا به دومين هدف خود يعنى زدودن اختلاط و التقاط همت گمارند وشبهات را ازچهره دين بزدايند.

هشام بن حكم, هشام بن سالم, قيس, مومن الطاق, محمد بن نعمان, حمران بن اعين و... از اين دست شاگردان مبلغ هستند.
تاجائي كه امام (عليه السلام) در ضمن برخي مناظراتشان شاگردان خودراتشويق مي نمايند تا در حضورامام در فني كه تخصص يافته و در آن متبحر شده اند با ديگران رودررو شده و اين جرات وقدرت بيان را به نمايش بگذارند.
جالب تر آنكه امام(عليه السلام) درهر فني از يكي از ايشان درخواست مطلب مي نمايد و توان تخصصي افراد را به صحنه مناظره كشيده تا همه بدانند مبلغ دين درفنون تخصصي و ويژه اي كه آموزش ديده مي بايست به پاسخ بپردازد.
برخورد با انحرافات ويژه
امام علاوه بر آن دو حركت اصولى، براى رفع انحرافات ويژه نيزمى‏كوشيد، مانند آنچه از مرام ابوحنيفه در عراق گريبان شيعيان‏را گرفته بود، يعنى مذهب قياس. چون در عراق تعداد زيادى از شيعيان نيز زندگى مى‏كردند و باسنى‏ها از حيث فرهنگى و اجتماعى تا حدودى در آميخته بودند، لذااحتمال تاثير پذيرى از قياس وجود داشت. يعنى يك آفت درونى كه‏مى‏توانست‏شيعيان را تهديدكند، لذا امام در محو مبانى مذهب قياس‏و استحسان تلاش كرد. مبارزه با برداشت‏هاى جاهلانه و قرائتهاى سليقه‏اى از دين نيز درمكتب امام جايگاه ويژه‏اى داشت و حضرت علاوه بر حركت كلى و مسيراصلى، به صورت موردى با اين انحرافات مبارزه مى‏كرد. از جمله آن‏ها حكايت معروفى است كه باهم مى‏خوانيم:

حضرت مردى را ديد كه قيافه‏اى جذاب داشت و نزد مردم به تقوامشهور بود. او دو عدد نان از دكان نانوايى دزديد و به سرعت زيرجامه‏اش مخفى كرد و بعد هم دو عدد انار از ميوه فروشى سرقت كردو به راه افتاد. وقتى به مريضى مستمند رسيد، آن‏ها را به اوداد. امام صادق(علیه السلام) شگفت زده نزد او رفت و گفت: چه مى‏كنى؟ اوپاسخ داد: دو عدد نان و دو عدد انار برداشتم. پس چهار خطا كردم‏و خدا مى‏فرمايد: (من جاء بالسيئه فلا يجزى الامثلها); هركس كاربدى بكند كيفر نمى‏بيند مگر مثل آن را. پس من چهار گناه دارم. از طرف ديگر چون خدا مى‏فرمايد: (من جاء بالحسنه فله عشرامثالها); هركس يك كار نيك انجام دهد، برايش ده برابر ثواب‏هست. و من چون آن چهار چيز (دو نان و دو انار) را به فقيردادم، پس چهل حسنه دارم كه اگر چهار گناه از آن كم كنم،36حسنه برايم مى‏ماند! امام در برابر اين برداشت و قرائت ناصواب كه بر عدم درك واحاطه كامل به مبانى فهم آيات بنا شده بود، پاسخ داد كه (انمايتقبل الله من المتقين); خداوند كار نيك را از متقين قبول‏دارد. يعنى اگر اصل عمل نامشروع شد، ثوابى بر آن نمى‏تواندمترتب باشد.
آرى، دورى از منبع وحى و اخبار اهل‏بيت رسالت، سبب شد مردانى‏پاى به عرصه گذارند و ادعاى فضل كنند كه هرگز مبانى فكرى قرآن‏و دين را به خوبى نفهميده‏اند و از اين روى همواره، خود وپيروانشان را به راه خطا رهنمون مى‏شوند.
امام صادق (علیه السلام) از ديدگاه مورخان و محدثان
شخصيت امام صادق (علیه السلام) همچون اجداد بزرگوارش اگر چه تنها متعلق به شيعه نبوده بلكه مربوط به كل جهان انسانيت است و خاورشناسان غير مسلمان نيز به مطالعه ابعاد مختلف زندگى و شخصيت اين امام بزرگوار پرداخته‏اند، ليكن با كمال تأسف آنان زندگانى امام را تنها از زاويه ديد محدود مادى نگريسته‏اند!

شناخت چهره واقعى امام و بررسى حيات پر بار و مملو از اسرار اين پيشواى بر حق در تمام ابعاد آن فقط در صلاحيت علما و دانشمندانى است كه از هرگونه تنگ نظرى و غرض ورزى و كوردلى بدورند، و ما در اين فصل شخصيت برجسته امام صادق (علیه السلام) را از ديدگاه بعضى مورخان، محدثان، تراجم نگاران مسلمان، حاكمان و سلطه گران وقت و حتى زنادقه و ملاحده عصر، نظاره مى‏كنيم .
هدف از گردآورى و ارائه اين اسناد آن است كه اجمالاً معلوم شود برخى نويسندگان مغرب زمين و همفكران شرقى شان چگونه وقتى امام و شخصيت ملكوتى او را با عينك ماديت صرف نگريسته‏اند دچار لغزشهاى غير قابل گذشت شده و آنجا كه نتوانسته‏اند آن همه معارف و دانشهاى امام را منكر شوند او را شاگرد مع الواسطه بطلميوس معرفى كرده‏اند. 1
اينك نظرات گوناگون برخى دانشمندان و نويسندگان جهان اسلام درباره شخصيت بى مثال ششمين پيشواى معصوم شيعه:
«حافظ محمد شمس الدين دمشقى» معروف به ذهبى 673 - 748 ق. در كتاب «ميزان الاعتدال»، ج 1، ص 192:
«ابو عبدالله جعفر بن محمد بن على بن الحسين هاشمى، امامى بزرگوار و نيكمردى صادق و داراى شأن و مقامى بس والا بوده است.»
«حافظ ابوزكريا محى الدين بن شرف الدين نووى» در گذشته به سال 676 ق. در كتاب «تهذيب الاسماء و الصفات»، ج 1، ص 149:
«روايان و محدثان مشهورى مانند محمد بن اسحاق، يحيى انصارى، مالك، ابن جريح، شعبه، يحيى قطان و سفيانها و ديگران از امام صادق (علیه السلام) روايت كرده‏اند و جملگى بر امامت، سياست و جلالت شأن او متفق القول بوده‏اند. عمروبن مقدام مى‏گفته: من هر وقت به جعفر بن محمد (علیه السلام) نظر مى‏انداختم مى‏دانستم كه او از نسل و ذريه پيغمبران است.»
«احمد بن محمد» مشهور به ابن خلكان متوفى به سال 681 ق. در «وفيات الاعيان»، ج 1، ص 327:
«... او يكى از امامان دوازده گانه بر مذهب اماميه است و از سادات اهل بيت بوده و به صادق ملقب گشته است، چون هميشه راستگو بوده است و فضائل و مناقب او مشهورتر از آن است كه ذكر شود. از جمله شاگردان امام، جابربن حيان صوفى طرطوسى است. او كتابى در يكهزار برگ و مشتمل بر پانصد رساله از رساله‏هاى علمى امام‏تأليف كرده است . امام صادق (علیه السلام) پس از وفات، در گورستان بقيع كنار قبر پدرش حضرت محمد باقر (علیه السلام) به خاك سپرده شد؛ همان مقبره‏اى كه جدش امام سجاد و عموى جدش سبط اكبر، حسن بن على عليهم السلام هم در آنجا مدفونند، چه آرامگاه مقدس و شريفى.»
«شبلنجى مؤمن مصرى» متولد 1250 ق. در «نورالابصار»، ص 131:
«فضائل و صفات پسنديده امام صادق (علیه السلام) آن اندازه فراوان است كه تحت هيچ محاسبه عادى در نمى‏آيد و نويسنده هر قدر هوشيار و چيره دست باشد از عهده بررسى و قلمفرسائى درباره آنها بر نمى‏آيد.»
«دميرى محمد بن موسى» 742 - 808 ق. در كتاب «حيوة الحيوان»، ج 1، ص 279:
«ابن قتيبه در ادب الكاتب مى‏نويسد: كتاب جفر كه جعفر بن محمد آن را نوشته، تمام مايحتاج انسانها و همه دانشهاى بشرى را تا روز قيامت در بر دارد، «ابوالعلاء» در اشاره به همين كتاب سروده است:
لقد عجبوا لآل البيت لما
اتاهم علمهم فى جلد جفر
فمرآة المنجم و هى صغرى‏
تريه كل عامرة وقفر
مردم در شگفتند كه چگونه دانشهاى اهل بيت
در جلد جفر گردآمده است !
آئينه منجم و ستاره‏شناس با آن حجم كوچكش‏
هر جاى خراب و آباد را به او نشان مى‏دهد.»
«محمد بن على صبان شافعى» در كتاب» «اسعاف الراغبين» چاپ شده در حاشيه «نورالابصار»، ص 208:
«امام جعفر بن محمد (علیه السلام) پيشوائى بوده بزرگوار و مستجاب الدعوه. هرگاه از خداوند چيزى درخواست مى‏كرد، تا سخنش پايان نيافته حاجتش را برآورده مى‏ديد.»
«ابوالمواهب عبدالوهاب شافعى مصرى» معروف به شعرانى در «لواقح الانوار»:
«امام صادق (علیه السلام) هر موقع به درگاه الهى دست بلند مى‏كرد و عرض حاجت مى‏نمود و مى‏گفت: خدايا! من نيازى چنين و چنان دارم، هنوز دعايش به پايان نرسيده، خداوند حاجت او را بر مى‏آورد.»
«سبط ابن جوزى ابومظفر شمس الدين »واعظ مشهور حنفى 582 - 654 ق. در كتاب «تذكرة خواص الامة»:
«علماى تاريخ و اهل سيره نوشته‏اند: امام صادق (علیه السلام) هميشه به عبادت و بندگى خدا و نيايش به درگاه الهى روزگار مى‏گذرانيد و از جاه‏طلبى و دنيادارى رويگردان بود و از جمله مكارم اخلاق او چيزى است كه «زمخشرى» در كتاب «ربيع الابرار» از «شقراوى» نقل كرده است. وى مى‏گويد: به روزگار منصور عباسى به همه مردم از بيت المال سهم و عطائى مى‏دادند و من به علت نداشتن واسطه و معرف در كنار خانه امام صادق (علیه السلام) نوميدانه ايستاده بودم. وقتى امام از خانه بيرون آمد حاجت خويش به او باز گفتم. امام به خانه برگشت و براى من هديه و عطائى آورد و فرمود: اى شقراوى! كار نيك و عمل نيكو از هر كس سر زند خوب و پسنديده است، ولى از توبهتر؛ چون با ما نسبت و خويشى دارى. و كار قبيح و عمل زشت از همه كس زشت و ناپسند است ؛ليكن از تو زشت‏تر و ناپسندتر، زيرا به ما منسوبى.
شقراوى از بستگان امام بوده و متأسفانه اعتياد به مى‏خوارگى و بدمستى داشته است و ازنشانه‏هاى بزرگوارى امام آنكه او را از صله و احسان خويش محروم نساخت و با كنايه به پند و اندرزش پرداخت و راستى كه اين از اخلاق انبيا است.»
«محمد بن طلحه شافعى كمال الدين» متوفى به سال 654 ق. در كتاب «مطالب السؤل»، ص 81:
«امام صادق (علیه السلام) از بزرگان و سروران اهل بيت و داراى دانشهاى بسيار بوده است. هميشه با عبادت ونيايش روزگار مى‏گذارند و براى اوقات فراغتش اوراد و اذكارى ويژه داشت. او مردى زاهد بود و قرآن بسيار تلاوت مى‏كرد و به هنگام خواندن قرآن در آيه‏هاى آن دقت و تفكر مى‏نمود و از اقيانوس بيكران دانشهاى آن، گوهرهاى گرانبها و ارزنده بيرون مى‏كشيد و رازهاى نهان كشف مى‏نمود. امام اوقات خود را تقسيم مى‏كرد و نفس خود را به محاسبه مى‏كشيد. رؤيت او انسان را به ياد آخرت مى‏انداخت و سخنان دلنوازش شنونده را نسبت به دنيا بى رغبت مى‏كرد. پيروى از راه و روش او آدمى را به بهشت رهنمون مى‏شد و سيماى نورانى‏اش نشانگر آن بود كه او از ذريه رسول خدا است. كردار و رفتارش با صراحت تمام، دليل بر آن بود كه او از خاندان رسالت است. فضائل و مناقبش فوق العاده و بيش از حد و حصر بوده است و نويسندگان تيزهوش و زبردست هم ازشمارش همه آنها عاجز و ناتوان هستند.»
«شهاب الدين احمد هيثمى مكى» معروف به «ابن حجر» در «الصواعق المحرقه»:
«مردم آن اندازه از جعفر بن محمد (علیه السلام) علم و دانش اندوخته و نقل كرده‏اند كه آوازه آنها شهرها را پر كرده و محموله كاروانهارا تشكيل مى‏داده است و محدثان همچون بازرگانان، آن علوم و دانشها را به اينجا و آنجا به ارمغان مى‏برده‏اند.»
«سليمان قندوزى» در كتاب «ينابيع الموده»، ص 380:
«ابو عبدالله جعفر بن محمد صادق (علیه السلام) از ائمه اهل بيت و از سادات و بزرگان ايشان بوده و در «طبقات صوفيه» آمده است: جعفر صادق (علیه السلام) در عصر خود بر همه سادات اهل بيت تقدم و پيشى داشته و داراى علم و دانش بيكران بوده است. او نسبت به دنيا بى رغبت و از شهوات و هوى‏ها به طور جدى به دور و مردى حكيم و انسانى كامل بوده است.»
«حافظ ابونعيم احمد بن عبدالله اصفهانى» متوفى به سال 430 ق. در كتاب «حلية الاولياء»:
«... و از آن جمله است امام بحق، ناطق و پيشواى برجسته ولايق ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق (علیه السلام) كه همواره به عبادت و بندگى خدا روزگار مى‏گذرانيده و داراى مقام خشيت از پروردگار خويش بوده است. او بر كنار از هرگونه قيل و قال بى ثمر و رويگردان از رياست‏طلبى وجاه پرستى، زندگى مى‏كرده است...»
«نورالدين على بن محمد» معروف به «ابن صباغ مالكى» 786 - 855 ق. در كتاب «الفصول المهمه»:
«امام در ميان برادرانش تنها وصى و جانشين پدر گرديد و به امامت و پيشوائى شيعه رسيد و بر تمام سادات اهل بيت تقدم و پيشى جست. او شرافت نسب و جلالت حسب را يكجا داشت و دانشهاى گوناگوى از وى منقول است و حتى سالهاى سال كالاى (برخى) قافله‏ها را علوم جعفرى تشكيل مى‏داده و آوازه شهرتش همه نقاط جهان آن روز را فرا گرفته بود و به طور خلاصه فضائل و مناقب ابى عبدالله (علیه السلام) فراوان و شكوه و جلالش در حد كمال بوده است و سيل منقبتهايش به هر سو روان و مجالس بزرگان وسرشناسان با ذكر نام و بزرگى وبزرگواريهاى او عطرآگين بوده است».
«محمد امين بغدادى سويدى» در «سبائك الذهب»، ص 72:
«از امام صادق (علیه السلام) وصى و جانشين پدرش امام محمد باقر (علیه السلام) علوم و دانشهائى منقول است كه نظير آنها از ديگران نقل نشده است. او در دانش حديث از پيشوايان و امامان مى‏باشد.»
«نسابه» مشهور به «جمال الدين احمد بن على داودى حسنى» متوفى به سال 828 ق. در كتاب «عمدة الطالب»، ص 184:
«... او را كانون شرف و منبع فضيلت دانسته‏اند. مناقب او زبانزد همگان بوده و عوام و خواص به جلالت شأن و ارجمندى مقام او معترف بوده‏اند منصور دوانيقى چندين بار قصد ريختن خون او كرد، ليكن خداوند امام را از گزند و آسيب آن شخص پست و سفاك نگه داشت.»
«ابو الفتح محمد بن ابى القاسم شهرستانى» متوفى به سال 548 ق. در «ملل و نحل»، ج 1، ص 166:
«او در حكمت و علوم ادبى و دينى تبحر داشته و فوق‏العاده زاهد و پرهيزگار بوده است. در مدينه سكونت داشت و شيعيان و هوادارانش و ديگران از وجود پر فيض او بهره مى‏بردند و توشه علمى بر مى‏گرفتند. امام صادق (علیه السلام) شاگردان ممتاز و برجسته‏اى تربيت كرده و علوم و اسرارى به آنها تعليم داده است. او بعداً به عراق آمد و مدتها در آنجا بسر برد و هرگز به فكر رياست و حكومت از آنگونه كه طالبان دنيا و شيفتگان مظاهر فريباى جهان گذرا براى رسيدن به آن دست و پا مى‏شكنند، نيفتاد و در موضوع خلافت و براى به دست آوردن آن (كه به صورت سلطنت و حكومت طاغوتى درآمده بود) با احدى به نبرد برنخاست؛ زيرا آن كس كه در اقيانوس زلال معرفت شناور است كى به جويبارى كثيف و گنديده رغبت و علاقه نشان مى‏دهد؟! و آنكه بر بلنداى قله حقيقت دست يافته چگونه ممكن است به پستى تن در دهد، و كسى كه با پروردگار خويش مأنوس گردد، بى شك از اهل دنيا مى‏گريزد؛اما آن كس كه با غير خدا انس گيرد و به جز او دل بيندد، نگرانيهاى خاطر، او را از پاى درآورد.»
«يافعى ابو محمد عبدالله بن سعد يمانى» متوفى به سال 767 ق. در «مرآة الجنان»، ج 1، ص 304:
«در اين سال (سنه 148 ق.) مولى و سرور جليل القدر، ذريه پيامبر اطهر، چكيده جوانمردى و خلاصه انسانيت، ابوعبدالله جعفر صادق (علیه السلام) رخت از اين جهان بر بست و در آرامگاه بقيع كنار مراقد پدرش، باقرالعلوم و نيايش امام سجاد و عموى جدش حسن مجتبى عليهم السلام به خاك سپرده شد؛ چه آرامگاه مقدس و چه مزار و بارگاه شكوهمندى! او لقب صادق يافت چون هرگز لب به دروغ و خلاف حقيقت نگشود و در دانشهاى توحيدى و غير آن سخنانى بس والا و گرانقدر فرمود و از شاگردان بزرگ و معروف او جابربن حيان است. او كتابى هزار برگى نوشته كه محتوى پانصد رساله از رساله‏هاى علمى امام مى‏باشد.»
«محمد بن على بن بابويه قمى» مشهور به «شيخ صدوق» متوفى به سال 381 ق. در كتاب «امالى»:
«محمد بن زياد گويد: شنيدم كه مالك بن انس مى‏گفت: من، جعفر بن محمد (علیه السلام) را هميشه روزه‏دار و در حال ذكر خدا مى‏ديدم. براستى كه او از عابدان بزرگ و از زاهدان با حقيقت و با عظمت بود. مدام در خشيت الهى بسر مى‏برد و حديث فراوان مى‏دانست و مردى بود خوش مجلس و جلساتش، پر فايده و سودمند. هرگاه از رسول خدا مطلبى نقل مى‏كرد، رنگ رخسارش گاهى سبز و گاهى زرد مى‏شد، طوريكه آن كس كه او را نمى‏شناخت از اين وضع وحشتزده مى‏شد. من يك سال در خدمت او حج گزاردم؛ هنگامى كه پس از پوشيدن لباس احرام مى‏خواست تلبيه (لبيك) گويد صدا در گلويش قطع مى‏شد و حالى پيدا مى‏كرد كه نزديك مى‏شد از مركبش پائين افتد.
مالك بن انس 2: اى فرزند رسول خدا! چرا لبيك نمي فرمائيد؟
امام صادق (علیه السلام): اى ابن عامر (مالك)! چگونه جسارت كنم و بگويم «لبيك اللهم لبيك» و بيم آن دارم كه در پاسخ بشنوم كه نه لبيك و نه سعديك.»
باز شيخ صدوق 3 از سليمان بن داود معروف به «ابن شاذكونى»، و او از «حفص بن غياث» نقل كرده كه به هنگام روايت مي ‏گفته است: حديث كرد مرا بهترين جعفرها و على بن غراب نيز مى‏گفته است: حديث كرد مرا جعفر بن محمد صادق (علیه السلام) كه از سوى خدا سخن مى‏گويد و جز راست و صدق بر زبان نمى‏آورد.
«رشيدالدين محمد بن على مازندرانى» معروف به «ابن شهر آشوب»، شيخ الشيعه و فقيه برجسته طايفه جعفريه، شاعر و سخنور و نويسنده در كتاب«مناقب»:
«از انس نقل شده كه وى مى‏گفته است: شخصيتى با فضيلت‏تر از جعفربن محمد (علیه السلام) را هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و از خاطره احدى نگذشته است. او دانش بسيار داشت و فوق العاده عابد و پرستشگر و پرهيزگار و خداترس بود.»
شيخ صدوق در مجلس هشتاد و يك از «امالى» چنين اضافه مى‏كند:
«... به خدا سوگند، او هر موقع لب به سخن مى‏گشود جز راست نمى‏گفت و ابوحنيفه 4 در پاسخ اينكه فقيه‏ترين مردم كيست؟، پاسخ داد: جعفر بن محمد (علیه السلام). و مى‏گفت: هنگامى كه منصور عباسى او را به عراق احضار كرد كسى را نزد من فرستاد و پيغام داد كه ما گرفتار جعفر بن محمد (علیه السلام) شده‏ايم؛ چندين مسئله مشكل از مسائل فقهى آماده كن تا او را بيازمائى. و من چهل مسئله از سخت‏ترين مسائل را فراهم كردم و در حيره نزد منصور رفتم. سپس جعفر صادق (علیه السلام) را به مجلس آوردند، منصور مرا به او معرفى كرد.
امام: او را مى‏شناسم.
منصور خطاب به ابوحنيفه: مسائل خود را مطرح كن و هر چه مى‏خواهى از ابى عبدالله سؤال كن.
ابو حنيفه گويد: من مسئله‏ها را يكى يكى عنوان مى‏كردم و امام پاسخ هر يك را بيدرنگ مى‏فرمود و شرح مى‏داد كه نظر شما چنين است، نظر فقهاى مدينه چنان است و نظر ما هم اين است؛ گاهى با شما موافقيم و گاهى با فقهاى مدينه و گاهى هم نظر ما مخالف نظر هر دو است .
آيا آن كس كه به همه آراء و نظرات فقهى مسلط و از موارد اختلاف كاملاً آگاه است، فقيه‏ترين و دانشمندترين نيست؟!»
منصور عباسى اين دشمن سرسخت امام صادق (علیه السلام) كه از تمايل و علاقه مردم نسبت به اهل بيت رنج مى‏برده و از توجه و گرايش مسلمين به خاندان عصمت و به شخص امام به سبب علم و تقوايش، ناراحت بوده و اين علاقه و توجه را آشوب نام مى‏گذاشته است، گاهى با اينهمه بغض و كين، حق را به زبان مى‏آورده و مى‏گفته است: اين شخصيت بزرگ كه همچون استخوانى در گلوى من گير كرده داناترين مردم زمان خويش است .
و در مورد يگر گفته است: هميشه در ميان اهل بيت آگاهانى از اسرار و رازهاى غيبى وجود داشته‏اند و جعفر بن محمد (عليه السلام) در عصر ما يگانه شخصيتى است از اهل بيت كه از اسرار نهان جهان و رازهاى الهى مطلع و به اصطلاح محدث است .
روزى در حضور خود امام و درباره شخصيت او چنين اظهار داشت: ما از درياى فضل و دانش لايزال شما جرعه مى‏نوشيم و به مقام والايتان تقرب مى‏جوئيم و شما چيزهائى را در جهان مشاهد مى‏كنيد كه ما از ديدن آنها عاجزيم. نور وجود شما تاريكيها و تيرگيها را روشن ساخته و دست و اراده گره گشاى شما، مشكلات را از سر راه انسانها بر مى‏دارد. ما زير سايه پر بركت شما زنده‏ايم و از اقيانوس ژرف جود و كرم و سخاى شما بهره‏ور.
يك روز خطاب به پيشكار خود ربيع گفت: حق بنى فاطمه را جز نادانان و بى خردان كسى منكر نمى‏شود و نسبت به مقام و منزلت ايشان جز اشخاص پست و بى مقدار كسى بى احترامى نمى‏كند.5
اسماعيل نواده ابن عباس مى‏گويد: «روزى نزد ابوجعفر منصور آمد، ديدم آنقدر گريسته كه موى ريش از سرشك چشمش خيس شده است و پيش از آنكه من لب به سخن بگشايم گفت: مى‏دانى چه مصيبتى عظيم بر شما خاندان وارد گرديده است؟
گفت: چه مصيبتى ؟
گفت: سرور آنان و دانشمندترينشان و بازمانده نيكانشان از دنيا رفت.
گفتم: آن كيست؟
گفت: جعفر بن محمد (علیه السلام) را مى‏گويم.
گفتم: خداوند به شما صبر عطا كند و بر عمر شما بيفزايد.
آنگاه منصور گفت: جعفر صادق (علیه السلام) در حقيقت از مصاديق بارز و بر حق اين آيه است: «ثم أَورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا». 7 راستى كه او برگزيده خدا بود و در اعمال خير پيشقدم.» 8
ملاحده و زنادقه عصر امام صادق (علیه السلام) نيز با اينكه با اسلام و مسلمين و به طور كلى با دين، دشمنى و خصومت آشكار داشته‏اند، ولى گاهى در بزرگداشت امام و اقرار به فضل و دانش آن حضرت، ره انصاف پيش مى‏گرفتند و او را با ملكات قدسى و صفات برجسته روحانى ممتاز دانسته و زبان به ستايش او مى‏گشودند.
روزى «ابن مقفع» با گروهى از همكيشانش در مسجد الحرام دور هم نشسته بودند و امام هم در مسجد حضور داشت. ابن مقفع ضمن اشاره به مردمى كه دور كعبه طواف مى‏كردند، گفت: «در ميان اين جمعيت، تنها كسى كه شايسته عنوان انسان است همين پير مرد مى‏باشد(يعنى جعفر بن محمد (علیه السلام).»
«ابن ابى العوجاء»: «او اصلا از سنخ بشر عادى نيست و اگر يك روحانى در دنيا باشد كه هرگاه بخواهد به صورت آدمى در مى‏آيد و هر موقع كه بخواهد به شكل فرشتگان ظاهر مى‏گردد، همين مرد است، (يعنى جعفر بن محمد (علیه السلام).»
گاهى ابن ابى العوجاء به عنوان آزمايش و يا ايجاد شك و ترديد در دل مسلمانان ساده و كم اطلاع، سؤالاتى از شيعيان مى‏پرسيد و آنان از وى مهلت مى‏خواستند كه پاسخهاى خود را بعداً به او بدهند و وقتى كه جواب تهيه كرده و به او مى‏گفتند، و او هم پاسخها را مى‏پسنديد مى‏گفت: اين جواب از حجاز آمده (يعنى از سوى جعفربن محمد (علیه السلام).8
اين بود شمه‏اى از نقطه نظرهاى برخى مورخان، محدثان، اهل سيره، تراجم نگاران و حتى برخى حاكمان و زنادقه عصر كه به منزله قطره‏اى است از درياى بيكران فضائل امام صادق (علیه السلام).

شمه ای از سيره امام صادق عليه اسلام

کار و تلاش و دستگيري از مستمندان


امام نه تنها ديگران را دعوت به کار و تلاش مي کرد ، بلکه خود نيز با وجود مجالس درس ، مناظرات و... در روزهاي داغ تابستان ، در مزرعه اش کار مي کرد. يکي از ياران حضرت مي گويد : آن حضرت را در باغش ديدم ، پيراهن زبر و خشن بر تن و بيل در دست ، باغ را آبياري مي کرد و عرق از سر و صورتش مي ريخت ، گفتم: اجازه دهيد من کار کنم. فرمود : من کسي را دارم که اين کارها را انجام دهد ولي دوست دارم مرد در راه به دست آوردن حلال از گرمي آفتاب ، آزار ببيند و خداوند نظاره گر تلاش من که در پي روزي هستم ، باشد.

امام در نهايت علاقه به کار و تلاش ، هرگز فريفته درخشش درهم و دينار نگرديد و مي دانست که بهترين کار از نظر خداوند تقسيم دارايي خود با نيازمندان است . امام درباره باغ خود مي فرمود : وقتي خرماها مي رسد ، مي گويم ديوارها را بشکافند تا مردم وارد شوند و بخورند. ده نفر ديگر بيايند و هر يک ، يک مد خرما بخورند. آنگاه براي تمام همسايگان باغ ( پيرمرد ، پيرزن ، مريض ، کودک و هر کس ديگر که توان آمدن به باغ را نداشته )، يک مد خرما ببرند. سپس مزد باغبان و کارگران و.. را مي دهم و باقي مانده محصول را به مدينه آورده بين نيازمندان تقسيم مي کنم و در آخر از محصول چهار هزار ديناري ، چهارصد درهم برايم مي ماند.


ساده زيستي امام
امام عليه السلام همانند مردم معمولي لباس مي پوشيد و در زندگي رعايت اقتصاد ( ميانه روي ) را مي کرد. مي فرمود : بهترين لباس در هر زمان ، لباس معمول همان زمان است.

پس گاه لباس نو و گاه لباس وصله دار بر تن مي کرد. لذا وقتي سفيان ثوري به وي اعتراض مي کرد که : پدرت علي لباسي چنين گرانبها نمي پوشيد ، مي فرمود : زمان علي عليه السلام ، زمان فقر و اکنون زمان غنا و فراواني است و پوشيدن آن لباس در اين زمان ، لباس شهرت است و حرام. پس آستين خود را بالا زد و لباس زير را که خشن بود ، نشان داد و فرمود : لباس زير را براي خدا و لباس نو را براي شما پوشيده ام.
حضرت صادق عليه السلام هميشه همگام با مردم بود و اجازه نمي داد ، امتيازي براي وي و خانواده اش در نظر گرفته شود. و اين ويژگي هنگام بروز بحران هاي اقتصادي و اجتماعي بيشتر نمايان مي گشت . از جمله در سالي که گندم در مدينه ناياب شد ، در آن سال امام (علیه السلام) دستور داد گندمهاي موجود در خانه را بفروشند و از همان ، نان مخلوط از آردجو و گندم که خوراک بقيه مردم بود ، تهيه کنند و فرمود :" خدا مي داند که مي توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه کنم ، اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزي صحيح زندگي ببيند."


علم امام
آنچه به دوره امامت حضرت امام صادق عليه السلام ويژگي خاص بخشيده ، استفاده از علم بي کران امامت ، تربيت دانش طلبان و بنيان گذاري فکري و علمي مذهب تشيع است.

شيخ مفيد مي نويسد : آن قدر مردم از دانش حضرت نقل کرده اند که به تمام شهرها منتشر شده و کران تا کران جهان را فرا گرفته و از احدي از علماي اهل بيت عليهم السلام به اندازه امام اين مقدار حديث نقل نشده است.
اصحاب حديث ، راويان آن حضرت را با اختلاف آراء و مذاهبشان گرد آورده که عددشان به چهار هزا تن رسيده است.
سيد مومن شافعي نيز مي نويسد : مناقب آن حضرت بسيار است تا آن جا که شمارشگر حساب از آن ناتوان مي باشد.
ابو حنيفه مي گويد : من هرگز فقيه تر از جعفر بن محمد [ع] نديده ام و او حتماً داناترين امت اسلامي است. (9)


جوانان و امام صادق عليه السلام
نگاه مهربان امام به جوانان ، که با بزرگداشت شخصيت ، تکريم استعداد و صلاحيتها ، احترام به نيازها و توجه به قلبهاي پاک و زلال آنان همراه بود و اقبال جمع جوانان به سوي امام عليه السلام ، که فرآيند عملکرد و رفتار متين ، محبت آميز ، حکيمانه و سرشار از خلوص و عاطفه آن حضرت بود ، همواره جلوه نمايي مي کرد.

امام در مورد جوانان مي فرمود:
"جوانان زودتر از ديگران به خوبيها روي مي آورند."
جواني فرصت نيکو و زودگذر است که بايد به خوبي از آن بهره جست و با زيرکي ، ذکاوت و تيزبيني ، اين نعمت خداد را پاس داشت ؛ زيرا اين فرصت "ربودني" و"رفتني" است وضايع ساختن آن ، چيزي جز غم و پشيماني براي دوران پس از آن به ارث نمي گذارد.
- امام صادق در اين مورد مي فرمايد :" به هر کس فرصت دست دهد و او به انتظار به دست آوردن فرصت کامل ، آن را به تأخير اندازد ، روزگار همان فرصت را نيز از او بربايد ، زيرا کار ايام ، بردن است و روش زمان ، از دست رفتن."
انسان با ورود به دوران جواني به دنبال"هويت" جديدي مي گردد. در اين مرحله هويت يابي ، نقش " آگاهي و بينش" بسيار مؤثر و کارساز بوده ، بر"رفتار و عمل" پيشي دارد ، در اين دوران ، ممکن است سرگرداني در هويت سبب گردد که او به بحران هويت کشيده شود . در اين شرايط ، جوان بايد رنگ خدايي گيرد تا هويتش خدايي گردد ، دين همان " رنگ خدا " است ، امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
" مقصود از رنگ خدايي همان دين اسلام است."
دين به انگيزه جوان در بنا کردن و آراستن هويت او پاسخ مي دهد ، زيرا آدمي داراي عطشي است که فقط با پيمودن راه خدا فرو مي نشيند.
از اين رو امام صادق عليه السلام ، يادگيري بايد ها و نبايدها و انديشه هاي سبز دين را از ويژگيهاي دوران جواني مي داند.
امام نسبت به آن دسته از جواناني که علم دين نمي دانند و در پي آن نمي روند ، رنجيده خاطر مي گردد.


جوانان و يافتن دوست
دوست خوب يکي از سرمايه هاي بزرگ زندگي و از عوامل خوشبختي آدمي است. رفيق شايسته براي جوان جايگاه خاص خود را دارد و اهميت آن به گونه اي است که درشکل دهي شخصيت او نقش بزرگي ايفا مي نمايد.

امام دوستان را سه نوع مي داند:
1. کسي که مانند غذا به آن نياز است که آن " رفيق عاقل" است.
2. کسي که وجود او براي انسان به منزله بيماري مزاحم و رنج آور است که آن " رفيق احمق" است.
3. کسي که وجودش به منزله داروي شفا بخش است که آن " رفيق روشن بين و اهل خرد" است.
و نيز رفاقت ، حدودي دارد ، کسي که تمام آن حدود را دارا نيست ، کامل نيست و آن کس که داراي هيچ يک از آن حدود نيست ، اساساً دوست نيست:
1- ظاهر و باطن رفيق، نسبت به تو يکسان باشد.
2- زيبايي و آبروي تو را جمال خود ببيند و نازيبايي تو را نازيبايي خود بداند.
3- دست يافتن به مال يا رسيدن به مقام، روش دوستانه او را نسبت به تو تغيير ندهد.
4- در زمينه رفاقت ، از آنچه در اختيار دارد، نسبت به تو مضايقه ننمايد.
5- تورا در مواقع گرفتاري و مصيبت ، ترک نگويد.


جوانان و آموزش
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

دوست ندارم يکي از شما جوانان را ببينم ، مگر در يکي از دو حال : يا دانا (عالم) يا در حال يادگيري و دانش اندوزي.


جوانان و قرآن
امام مي فرمايد : جوان مومني که به قرائت قرآن بپردازد ، قرآن با گوشت و خونش در مي آميزد.

گزیده‏ای از احادیث اخلاقی امام صادق علیه السلام
غیبت كردن بر هر مسلمانی حرام است و غیبت گناهی است كه مانند آتشی كه هیزم را می‏سوزاند كارهای ثواب و خیر را از میان می‏برد.10

ریشه ی غیبت ده چیز است:
۱. فرو نشاندن خشم و غضب
۲. كمك و یاری مردم (همرنگ جماعت شدن)
۳.قبول چیزی بدون تحقیق
۴. تهمت و افترا زدن
۵.بدگمانی و سوء ظن
۶. رشك و حسد بردن
۷.مسخره كردن و استهزاء
۸. شگفتی و تعجب
۹. آزردگی و رنجیدگی خاطر
۱۰.خودنمایی و آراسته نشان دادن خود.11

***

سئل النبی صلی الله علیه و آله ما كفارهٔ الاغتیاب؟ قال: تستغفر الله لمن اغتبته كلما ذكرته. امام صادق علیه السلام نقل می‏كنند از رسول خدا درباره كفاره غیبت سئوال شد حضرت فرمود: كفاره غیبت این است كه برای كسی كه غیبت او را كردی، هر وقت به یادش افتادی طلب مغفرت كنی.12

***

از خودت برای خودت بهره ‏گیر. از تندرستی قبل از بیماری و از قدرت و نیرو قبل از ناتوانی و از زندگی قبل از فرا رسیدن مرگ.13

***

الرغبهٔ فی الدنیا تورث الغم و الحزن و الزهد فی الدنیا راحهٔ القلب و البدن؛ توجه به دنیا غم و اندوه و بی توجهی به دنیا راحتی جسم و جان را به دنبال دارد.14

***

هر كس كه قبل از سلام شروع به صحبت كرد جواب او را ندهید.15

***

ضحك المؤمن تبسم ؛ خنده مؤمن به صورت تبسم است.16

***

هر كس خدا را بشناسد از خدا می‏ترسد و هر كه از خدا بترسد نفس او از دنیا دوری می‏كند (دنیا را رها می‏كند).17

***

الدنیا سجن المؤمن و الصبر حصنه و الجنهٔ ماواه. و الدنیا جنهٔ الكافر و القبر سجنه و النار ماواه؛ دنیا برای مؤمن زندان است و صبر و بردباری حریم آن است و جایگاه مؤمن در بهشت است. و اما دنیا بهشت كافر است و قبر زندان او و آتش جایگاه او.18

***

من ساء خلقه عذب نفسه؛ هر كس بد اخلاقی كند خود را عذاب كرده است.19

كتابشناسی امام صادق عليه السلام

الف) كتابهای منتشر شده


1. اصحاب امام صادق
علی محدث زاده (1340ـ 1396ق), تهران, كتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع تهران, 1373, وزیری, 512ص.

2. امام صادق
عبدالمنتظر قدوسیان, تهران, 1353, رقعی, 53ص.

3. امام صادق
[حسن سعید (1337ـ 1416ق)], تهران, كتابخانه مدرسه چهلستون 1351,جیبی, 16ص.

4. امام صادق مؤسس مذهب جعفری
گروه نویسندگان, تهران, كتابخانه دوشیزگان اسلامی, 1351, رقعی, 30ص.

5. امام صادق یا قهرمان علم
احمد خدایی, مرودشت, انتشارات ولی عصر, 1350, رقعی, 25ص.

6 . امام صادق و مذاهب چهارگانه
شیخ اسد حیدر (م1408ق), ترجمه حسن یوسفی اشكوری, تهران, شركت سهامی انتشار, 1369ش, وزیری, 455 ص(ج1).

7. امام صادق یك شخصیت تاریخی
حسین قاضی, تهران, 1359, 432ص.

8. امام جعفر صادق رئیس مذهب شیعه
عبدالامیر فولادزاده, تهران, انتشارات اعلمی, 1359, وزیری, 36ص (مصور, ویژه كودكان).

9. امام جعفر صادق پیشوا و رئیس مذهب
عبدالرحیم عقیقی بخشایشی, قم, انتشارات نسل جوان, 1361, جیبی, 319ص.

10. امام جعفر صادق
سید كاظم ارفع, تهران, مؤسسه انتشاراتی فیض كاشانی, 1370, رقعی, 89ص (از سری سیره عملی اهلبیت).

11. امام جعفر صادق
گروه نویسندگان مؤسسة البلاغ, ترجمه واحد تدوین و ترجمه, تهران, سازمان تبلیغات اسلامی, 1366, جیبی, 67ص (از سری سرچشمه‌های نور).

12. بحر اللئالی (زندگانی حضرت صادق )
میرزا علی اكبر نواب شیرازی, چاپ سوم, شیراز, 1381ق, وزیری, 520ص.

13. پیشوای ششم امام جعفر صادق
گروه نویسندگان, چاپ مكرر, قم, مؤسسه در راه حق, 1369, رقعی, 78ص (این كتاب به عربی و اردو ترجمه شده است).

14. پیشوای صادق
آیت اللّه سید علی خامنه ای, چاپ دوم, تهران, انتشارات سید جمال, 1361.

15. تاریخ عصر جعفری, (پیرامون زندگی امام صادق )
ابوالقاسم سحاب (1304 ـ 1376ق), تهران, كتابفروشی اسلامیه, 1374ق, 2ج.

16. ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار (قسم دوم) (زنـدگـانی امام صـادق )
علامه مولا محمد باقر مجلسی (1037ـ1110ق), ترجمه موسی خسروی, تهران, كتابفروشی اسلامیه, 1355ش/1396ق, وزیری, 300ص.

17. حضرت صادق
فضل اللّه كمپانی (م1414ق), تهران, دارالكتب الاسلامیه, 1351, وزیری, 271ص.

18. حقایق علمی در اسلام (از فرمایشات حضرت امام جعفر صادق)
[؟], دورود, شركت سهامی سیمان فارس و خوزستان, 1353, جیبی, 24ص.

19. حكمت صادق (سخنان امام جعفر صادق)
سید محمد باقر برقعی, تهران, كتابفروشی معرفت, 1331.

20. حیاة الصادق یا زندگانی جعفر بن محمد
شیخ محمد محدث خراسانی, مشهد,1379ق, وزیری, 280ص.

21. خورشید نمی‌میرد (داستان زندگی امام صادق )
رضا شیرازی, چاپ پنجم, تهران, انتشارات پیام آزادی, 1376ش1418/ق, رقعی, 136ص (مصوّر, ویژه نوجوانان).

22. داستانهایی از امام جعفر صادق
سید عبدالرسول مجیدی, قم, كانون نشر اندیشه‌های اسلامی, 1370ش/1412ق, رقعی, 160ص.

23. در پیشگاه امام صادق
سید محمد صحفی, دورود, شركت سیمان فارسیت, 1356, جیبی, 176ص (بخشی از این كتاب اقتباس از مغز متفكر جهان شیعه است).

24. درسهایی از مكتب امام صادق
سید محمد تقی حكیم, تهران, دفتر نشر فرهنگ اسلامی, 1369, رقعی, 216ص.

25. زندگانی حضرت امام جعفر صادق
حسین عماد زاده (1325 ـ 1410ق), تهران, شركت سهامی طبع كتاب, 1339, وزیری, 2ج,504«492ص.

26. زندگانی جعفر بن محمد الامام الصادق
عبدالعزیز سیّد الاهل, ترجمه حسین وجدانی, تهران, انتشارات محمدی, 1336, رقعی, 216ص.

27. زندگی و سیمای امام جعفر صادق
سید محمد تقی مدرسی, ترجمه محمد صادق شریعت, تهران, مؤسسه انصارالحسین 1370, وزیری, 70ص.

28. شخصیت حضرت صادق
احمد مغنیه, ترجمه سید جعفر غضبان, چاپ سوّم, تهران, انتشارات اردیبهشت, 1360, رقعی, 223ص.

29. شرح زندگانی و سخنان ششمین امام شیعیان, جعفر بن محمد الصادق
تهیه و تدوین: علی پناه, تهران, انتشارات فروغی, 1358, رقعی, 208ص.

30. شیوه خداشناسی از دیدگاه امام صادق
تهران, واحد فرهنگی بنیاد شهید, 1361, رقعی, 67ص.

31. صادق آل محمد
محمود منشی, چاپ دوم, تهران, انتشارات اشرفی, 1357, وزیری, 377ص.

32. صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق
محمد حسین مظفر (1312ـ 1389ق), ترجمه سید ابراهیم سیدعلوی, تهران, انتشارات رسالت قلم, 1368, وزیری, 452ص.

33. طبّ الصادق
محمد خلیلی, ترجمه نصیرالدین امیر صادقی تهرانی, چاپ پنجم, تهران, انتشارات عطایی, 1349, وزیری, 183ص.

34. كتابنامه امام صادق
رضا استادی, تهران, جامعة الامام الصادق, 1403ق, رقعی, 79ص.

35. گنج حقایق (پانصد سخن از امام صادق)
سید ابوالفضل رضوی قمی, تهران, شركت سهامی طبع كتاب, 1378ق, جیبی, 288ص.

36. گوشه‌ای از چهره درخشان امام صادق
گروه نویسندگان, ترجمه محمدرضا انصاری, تهران, انتشارات محمدی, 1357, رقعی, 180ص.

37. مردان پاك از نظر امام جعفر صادق
شیخ محمد جواد مغنیه (م1400ق) ترجمه مصطفی زمانی (1356 ـ 1410ق), قم, انتشارات پیام اسلام, 1358, جیبی, 168ص.

38 . مشعلهای شعله ور (پیام امام صادق به عبداللّه بن جندب)
ترجمه تقی متقی, قم, موسسه دارالحدیث, 1375, رقعی, 41ص.

39. معصوم هشتم, حضرت امام جعفر صادق
احمد سیاح, تهران, انتشارات اسلام, جیبی, 130ص.

40. معصوم هشتم, حضرت امام جعفر صادق
سید مهدی آیت اللهی (دادور), نقاشی, علی مظاهری, تهران, انتشارات جهان آرا, 1368, وزیری, 34ص (مصور, ویژه نوجوانان) (این كتاب به عربی, اردو, تركی, انگلیسی, فرانسه و تاجیكی ترجمه شده است).

41. مغز متفكر جهان شیعه
مركز مطالعات اسلامی استراسبورك, ترجمه و اقتباس: ذبیح اللّه منصوری (م 1410ق), چاپ ششم, تهران, انتشارات جاویدان, 1359ش1400/ق, وزیری, 476ص.

42. مفاهیم انسانی از دیدگاه امام صادق
شیخ محمد جواد مغنیه (م1400ق), ترجمه محمد رسول دریایی, تهران, انتشارات اسلامی, 1358, رقعی, 174ص.

43. منهج الیقین (شرح وصیت امام صادق )
سید علأ الدین محمد حسینی گلستانه اصفهانی (م 1110ق), بمبئی, 1313ق.

الذریعه, ج23, ص200.
44. نامه امام جعفر صادق (به عامل اهواز: عبداللّه نجاشی)
ترجمه م.ع, دزفول, كتابفروشی تدین, جیبی, 43ص.

45. نامه حضرت صادق به استاندار اهواز
علیرضا مدرس غروی, چاپ دوم, مشهد, 1352, رقعی, 199ص.

46. نگاهی برزندگی امام صادق
محمد محمدی اشتهاردی, تهران, نشر مطهر, 1374, رقعی, 144ص.

47. نور درخشان (پیرامون زندگانی حضرت صادق )
شیخ قوام الدین محمد وشنوی قمی (م1418ق) ترجمه و اضافات: اسماعیل نوروزی, قم, چاپخانه مهر,

1357ش1398/ق, رقعی, 184ص.
48. وصایای جعفر بن محمد الصادق
بمبئی, 1303ق, 268ص. الذریعه, ج25, ص97.

ب) كتابهای خطی فارسی
1. ترجمه (عوالم العلوم): زندگی امام صادق
ملاعبداللّه بن نوراللّه بحرانی اصفهانی, ترجمه سید احمد بن محمد حسینی اردكانی (1175ـ بعد 1242ق).

2. حدایق الجنان (در تاریخ امام جعفر صادق )
محمد حسن بن محمد ابراهیم . رك: نسخه‌های خطی فارسی, ص4452.

3. زندگانی امام صادق
شیخ ولی اللّه بابلی (1297ـ 1374ق).

الذریعه, ج12, ص54.
4. اللآلی السنیة و الصحیفة الجعفریه
جمع و تألیف و ترجمه: شیخ محمد حسین شریعتمدار تبریزی (م1320ق) (نسخه خطی آن در 222 ورقه, در كتابخانه آیت اللّه مرعشی به ش5223 موجود است). فهرست كتابخانه مرعشی, ج14, ص22.

5. مختصری از زندگانی حضرت صادق
سید محمد رادمنش, رساله فوق لیسانس دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران, 1332, 79ص.

6. منتخب رساله امام جعفر صادق (در چهل فصل و شامل مطالب عرفانی)
حمید غریب (نسخه خطی آن در 28صفحه در یكی از كتابخانه‌های مصر موجود است).

7. نظریات امام جعفر صادق در تعلیم و تربیت
محمد شریفی تهرانی, رساله فوق لیسانس دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران, 1314.

پي نوشت :

1- مراجعه به كتاب مغز متفكر جهان شيعه و بررسى اجمالى صفحات آن اين ادعا را بوضوح تمام ثابت مى‏كند. متأسفانه از اين كتاب به عنوان كتابى خوب جهت شناخت امام صادق (علیه السلام) نام برده مى‏شود و تاكنون چندين بار چاپ شده است؛ اما ما در حسن نيست گردآورندگان آن و اصولاً در صلاحيت مركز مطالعات اسلامى استراسبورگ حرفها داريم. «مترجم».
2- مالك بن انس مدنى پايه‏گذار نخستين مذهب از مذاهب چهارگانه اهل سنت است كه به مذهب مالكى معروف مى‏باشد و بيشتر اهل حجاز بر اين مذهبند. او از جمله شاگردان امام جعفر صادق (علیه السلام) مي باشد.
3- شيخ جليل القدر و صاحب تصنيفات گرانبهائى بالغ بر 300 جلد. او در سال 352 ق. وارد بغداد شد و بزرگان شيعه از خرمن دانش او توشه‏ها گرفتند و روايتها شنيدند. او در رى بدرود حيات گفته است.
4- نعمان بن ثابت مشهور به ابوحنيفه مؤسس دومين مذهب از مذاهب چهارگانه فقهى اهل سنت است. او در جلسات درسى امام صادق (علیه السلام) حاضر مى‏شده و دو سال تمام در نزد امام براى تعلم زانو زده و اين جمله از اوست كه گفته است: »لولا السنتان لهلك النعمان».
5- نگاه كنيد به مناقب، ج 4، ص 255 و 275 ؛ كشف الغمه، ج 2، ص 421؛ اثبات الوصيه مسعودى؛ خرائج و جرائج و اصول كافى، ج 1، ص 475.
6- فاطر /32.
7- تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 383، چاپ بيروت.
8- مناقب، ج 4، ص 250.
9- الامام الصادق وابوزهره، ص 224.
10- مستدرك الوسائل، ج ۹، ص ۱۱۷ .
11- مرآهٔ العقول ج ۱۰ ص ۴۱۴/ بحار الانوار ج ۷۵ ص ۲۵۷ .
12- مرآهٔ العقول، ج ۱۰ ص ۴۳۱ .
13- اصول كافی، ج ۲، ص ۴۵۵.
14- تحف العقول، ص ۳۵۸ .
15- تحف العقول، ص ۳۶۰ .
16- تحف العقول، ص ۳۶۶ .
17- تحف العقول، ص ۳۶۲ .
18- تحف العقول، ص ۲۶۳ .
19- تحف العقول ص ۲۶۳

منابع:

صفحاتى از زندگانى امام جعفر صادق (علیه السلام)، محمد حسين مظفر
كتابنامه ائمه اطهار (علیهم ‌السلام)، ناصر الدين انصاري قمي
www.imam-sadiq.net
www.hawzah.net
www.aftab.ir

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
حــــمــــايــــت مــــيــــكــــنــــيــــم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • ســــایــــبــــری 313
  • مـــعـــبـــر شـــهـــدا
  • صَـــبــــاحَـــت
  • مــنــتـــظـــران فــــــــــرج
  • طرحی نو در مسابقه کتابخوانی
  • جـــوان انـــقـــلـــابـــی
  • مـــهـــراوه
  • ظـــهـــور - 313
  • مـعـبـر سـایـبـری هـمـراه رهـبـر
  • کــوی ابــوذر غــفــاری
  • صــالــحــیــن حــوزه صــدیــقــه کــبــری
  • قـــلـــم ســـایـــبـــری
  • یــــا مــــهــــدی ادرکــــنــــی
  • داستان های نماز
  • تـــــــرویــــــج بصـــــــیرت
  • بــــــــــــــوی حـــــــرم
  • عــلــمــدار ســایــبــری
  • بــه روز بــاشــیــد
  • کــــلــــرجــــی
  • مـــــاه کـــــربـــــلـــــا
  • آدانــــا دانــــلــــود
  • موسسه فرهنگی امام هادی
  • امــتــداد امــام
  • سبک زندگی شهدا
  • مــنــجــی وب
  • مـشـکـات الـزهـرا(س)
  • پـایـگـاه اخـتـصـاصـی مـداحـی اهـل بـیـت کـربـلـا
  • از نــســل آســمــان
  • عــلــقــمــه
  • مــولــا مــهــدی گــل یــاس
  • پایگاه فرهنگی مذهبی ذوالفقار
  • هـیـئـت مـحـبـیـن الـمـهـدی (عج)
  • بـدانـیـم کـه نـمـی دانـیـم ؟
  • جــهــاد ســایــبــری طــلــبــه
  • بــچــه هــاي خــيــلــي بــا حــال
  • طــــریــــق
  • پــــیــــرو
  • پـایـگـاه بـسـیـج مـسـجـد مـوسـی بـن جـعـفـر(ع)
  • زنــدگــیــنــامــه مــشــاهــیــر
  • ســــربــــاز ولــــایــــت
  • هـيـئـت قـرآن مـسـجـد مـوسـي بـن جـعـفـر(ع)
  • دنــیــای حــنــانــه
  • هـیـئـت مـذهـبـی مـنـتـظـران حـضـرت مــهــدی فـرخ آبـاد
  • عــــشــــق وطــــن 140
  • مــــردان بــــی ادعــــا...
  • ❤قـرآن نـور الـهـی-:-قـرآن هـدیـه الـهـی❤
  • کـانـون فـرهـنـگـی شـهـیـد هـادی تـقـی لـو
  • نــیــوز گــونــاگــون
  • گــروه ســایــبــری عــمــار
  • مؤسسه قرآنی فاطمة الرسول امین شهر
  • جــنــبــش مــردمــي مــعــراج
  • ۩✿☆هــشــتــمــیــن خــورشــیــد☆✿۩
  • عــشــق یــعــنــی یــه پــلــاک
  • جـبـهـه فـرهـنـگـي-مـذهـبـي امـام صـادق(ع)
  • Nedaye Daroon
  • چـــــــــادرم...
  • از دیــار گــیــت تــا مــشــهــدالــرضــا
  • ســربــازان امــام زمــان«عــج»
  • زنــدگــیــنــامــه مــشــاهــیــر
  • دل رهــــــــبــــــــر
  • مــــخــــتــــلــــف
  • امــام عــشــق=هــادی نــقــی
  • کـانـون فـاطـمـیـه مـیـنـاب
  • جــــنــــگ نــــرم
  • پــایــگــاه فــرهــنــگی بــشــیــران
  • پــایــگــاه ســایــبــری حــــبـــــل
  • لــــهــــوف
  • ♥معبـــرسایبـــری بــــی سنگــــ♂ــر♥
  • بــچــه هــای مــلـاثــانــی
  • نــــگــــاهــــی و یــــادی
  • فــــروشــــگــــاه پــــارســــی
  • .::ولـایــــت رمــــز پــــیــــروزی::.
  • ☀ گــــروه ظــــهــــور ☀
  • ســایــت جــامــع اعــیــاص
  • مــــشــــت پــــولـادیــــن
  • کــلــیــک هــای پــایــداری
  • عــاشــقــان ولـایــت
  • حــــريــــم آســــمــــانــــي
  • اقــــامــــه نــــمــــاز
  • حـوزه مـقـاومـت بـسـیـج دانـش آمـوزی بـالـاده
  • ☫ســـفــر عـــشــق پــایــانــی نــدارد☫
  • مـا نــصل سـومـی هـا
  • ســایــت عــاشــقــان ظــهــور مــهــدی
  • گــــل نــــرگــــس
  • لــبــيــك يــا امــام خــامــنــه اي
  • پـايـگـاه فـرهـنـگـي مـذهـبـي بـاب الـحـوائـج
  • عـاشـقـانـه ای بـرای بـنـدگـان خـدا
  • کــوهــپــایــه اصــفــهــان شــهــرک فــاطــمــیــه (س)
  • كــــبــــوتــــر حــــرم
  • يــــا صــــاحــــب الــــزمــــان
  • كــــبــــوتــــران زمــــيــــنــــي
  • شــــمــــیــــم ظــــهــــور
  • شــــهــــیــــدان زنــــده انــــد
  • عــلـامــرودشــت تــاون
  • بــشــارت 110 ؛ وبــلـاگــی از جــنــس پــلـاک
  • بــــانــــک پــــیــــامــــک مــــهــــدوی
  • تــــبــــلــــیــــغ اســــلـام
  • لَــنَــهــدیَــنَّــهُــم سُــبُــلَــنــا
  • پــايــگــاه مــبــارزه بــا شــيــطــان
  • سائل-12
  • تــکــیــه گــاه جــان
  • چــــشــــم هــــای مــــنــــتــــظــــر
  • ســربــدارانــ
  • لــــبــــیــــک یــا خــــامــــنــــه ای
  • foxgraph | ســفــارش طــراحــی
  • گـــــ.ســربـند.ـــرافیـک
  • جامع ترین گالری عکسهای مذهبی و اسلامی
  • ☫ رزمــــنــــده ســــایــــبــــری ☫
  • صــــدر
  • انــــس بــــا قــــرآن کــــریــــم
  • رازمـــــجـــــنـــــون
  • شــــهــــیــــد گــــمــــنــــام
  • مــــهــــدويــــت
  • .::وبــلـاگ ارزشــی بــصــیــرتــیــهــا::.
  • تــــا شــــهــــدا بــــا شــــهــــدا
  • کـانـون فـرهـنـگـی دانـشـجـویـی بـصـیـرت
  • عــــلــــوی اســـــتــــدلـالــــی
  • .::در مــــســــيــــر اوج::.
  • دلــــبــــخــــواه
  • اســــلـام، دیــــن جــــاویــــدان
  • پايگاه بسيج شهيد مظاهر رضائيان
  • غــــیــــرت عــــشــــق
  • حماسه سیاسی وحماسه اقتصادی
  • بــــهــــتــــريــــن راه رســــيــــدن بــــه خــــدا
  • *مژده ظهور نزدیک است*
  • عــــطــــر کــــربــــلـــا
  • مــــنــــتــــظــران حــــضــــرت
  • اصــــحــــاب و انــــصــــار الــــمــــهــــدی (عج)
  • مــــحــــض رضـــــا عــــلــــیــــه الــــسّــــلـام
  • ســـمـــت مـــهـــدی (عـــج)║پــاتـــوق مــنــتـــظــران
  • تــــرنــــم عــــفــــاف
  • رازی در مــنــتــهــی الــیــه مــشــرق
  • شــهــدا رایــاد کــنــیــد بــاذکــر صــلــوات
  • گــــنــــجــــیــــنـــه هـــای گــــمــــشــــده
  • قــــصــــه ســــرداران
  • دوســــتــــــــ قــــرآنــــي
  • ســبــكــبــالـان عــاشــق كــوهــبــنــان
  • تــــخــــريــــبــــچــــي
  • پــایــگــاه بــســیــج شــهــیــد نــوروزی چــلــیــچــه
  • ثـــــقـــــلـــــيـــــــن
  • بــــاشــــگــــاه افــــســــران جــــنــــگ نــــرم
  • مـــعـــبـــر ســـایـــبـــری ولـــایـــت
  • هــــديــــه اي از مــــادر
  • ☫رهــــبــــرم ســــیــــدعــــلــــی☫
  • ☆*¨★`*☆دخترحوا☆*¨★`*☆
  • حــجــاب، پــــرچــــم مــقــابــلــه بــا تــهــاجــم فـــرهـــنـــگـــی
  • مــــــــــدد
  • ولــايــت فــقــيــه و حــكــومــت اســلــامــي
  • مــــنــــتــــقــــم
  • خــــدای مــــن
  • دلــــســــوخــــتــــگــــان
  • شـــیـــعـــه یـــعـــنـــی دســـت بـــیـــعـــت بـــاعـــلـــی
  • فـــــــطـــــــــرس
  • پـــایــگــاه خــبــری مــیــربــازار هــادی شــهــر
  • ســــــــاکــــــــن
  • دانــــلــــود صــــلــــواتــــی
  • پــایــگــاه اطــلـاع رســانــی هــیــئــت
  • حــامــیــان ولـایــت ســیــد عــلــی
  • زلـال گـــرافـــیـــکــــــ
  • حــضــرت زیــنــب کــبــری ســلــام الله عــلــیــهــا
  • عــطــش انــتــظــار
  • ســـلـــطـــان وفـــا
  • تـــــــرویــــــج بصـــــــیرت
  • ذوالــــفــقــار حــــــــیـــــــــــدر
  • بــه ســوی ظــهـــور
  • گــوهــرکــمــال ، حــجــاب بــرتــر
  • یــاقــوت ســرخ
  • کــانــون وبــلــاگ نــویــســان قــم
  • در جـسـتـجـوی واقـعـیـت
  • پایگاه فرهنگی اجتماعی مصاف
  • از علی تا سیدعلی(از کوفه تا تهران)
  • هیئت مذهبی خادمین حسین(ع) آبدانان
  • پايگاه تحليلي-خبري بــالاتـر از بالاترین
  • میر محمد حسین زاده تولون
  • چــتــر بــاز
  • پــیــروان ولایــت
  • *مـهـدی مـا*عـج
  • السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
  • ˙·٠●❤جنبش سبز❤●٠·˙
  • مــدافــعــان جــنــگ نــــرم
  • شهدا (حامد گ)
  • عــشــق دوازدهــم
  • چشم انداز ایران - سال 1404
  • حــجــاب
  • دخــتــران بـابـا عـطـا
  • گــدای فـاطـمـه(س)
  • اهــل بیتــــ
  • ولـایـتــــــ عـلــوی 12
  • مــعــرفــت انـسـان بـه خـدا
  • گــل نــرگــس
  • شهید احمد پلنگ نژاد
  • شــاهــد 73
  • عـاشـقـان کـلـام وحــی
  • ☫☫☫رزمنده ســـایبری ولایــــــت☫☫☫
  • فـریـاد مـهـتـاب-حـامـی عـفـاف و حـجـاب
  • طلــــعت آدیــنــه
  • آمــوزش قــرآن کــریــم
  • نـــور مــعــرفـت
  • پنجره ی انتظار
  • انــتــظــار غـریـب
  • >>شرهانی
  • تــرنــم عــفــاف
  • .::فوزالعظیم::.
  • ســتــاره تــاریــکـی
  • تــســنــیــم
  • دفــتــر ســرخ
  • حــرم شــاه-بانکــ شعر و اشــــعار مذهبی
  • کریــــم آل طــــه
  • جبهه فرهنگی فاطمــــیون
  • سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان قائمشهر
  • یعلمون| بدانیم و عمل کنیم
  • او خواهد آمــــد....
  • حضرت مهدی«عج»
  • زندگی در جوانی
  • پایگاه فرهنگی ظهور قائم
  • شهیدان زنده اند
  • مــجــنــون الــحــســیــن
  • هــيــئــت فــدائــيــان امــيــرالــمــومــنــيــن(ع)-مــشــهــد
  • به نام او که پاکی باران مظهر وجود اوست
  • ندای معلول
  • الغــــوث
  • هیئت مکتب الزینب زنجان
  • گل شقایــق امیــر
  • امام خامنه ای (مدظله العالی)
  • بی سر کــــربلا
  • ان الارض یرثها عبادی الصالحون
  • یاوران الحجه «عج» نجف آباد
  • ***منتظران حضرت قائم***
  • استحکام ایمان
  • کبــــوتر حــــرم
  • نسیــــم جمکــــران
  • پایگاه فرهنگی محبان علی اکبر سرابله
  • مینو جهان وب
  • خورشــیــــد
  • بچه های حــــــــــرم
  • اعوانه
  • آزاد اندیش
  • شهید حمید فیروزی
  • حديث اشك | اشعار اهل بيت عليهم السلام
  • معلمی از دیار سربازان
  • ضد گلوله
  • سلام
  • حجــــــــاب
  • آخر الزمان انتظار مهدویت
  • اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست
  • واگویه های یک عاشق
  • طلبه با حجاب!!!
  • بوی دین
  • به سوی خدا
  • اسرائیل،مشق شیطان
  • .::طلبه پاسخگو::.
  • آریان بلاگفا
  • بسم رب الحسین
  • مرواریدی در صدف
  • شهدا را یاد کنید
  • ::: سنگر سایبری سلوک معرفت:::
  • حضرت مهدی عج ........... دلتنگتم
  • نوای ذاکرین حسینی
  • سرباز سایبری حضرت امام خامنه ای
  • پایگا قرآنی دارالقرآن
  • هیئت مکتب العباس
  • نــــوري از بــــهــــشــــت
  • هاتف 313
  • افسر سایبری موعود
  • حاج فلاح تفتی
  • بهشت ارغوان
  • اخلاصی ها
  • توابین
  • رزمنده سايبري
  • تـ ع ـجیل
  • ثامن تـــــم مرجع قالب و ابزار
  • مقتدر مظلوم
  • بهترین بک گراندها
  • بوي سيب
  • گرافیک سرای نوین | دانلود | عکس
  • منذرين
  • IT NEWS
  • قیمت روز خودروی شما
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • .:: حــمــایــت مــیــکــنــیــم ::.
    آمار سایت
  • کل مطالب : 882
  • کل نظرات : 573
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 98
  • آی پی دیروز : 118
  • بازدید امروز : 155
  • باردید دیروز : 200
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,687
  • بازدید ماه : 4,945
  • بازدید سال : 68,230
  • بازدید کلی : 3,309,190
  • لــــوگــــوي مــــا
    لــــوگــــوي دوســــتــــان
    بــراي مــشــاهــده لــوگــوي دوســتــان كــلــيــك كــنــيــد...
    ارتــــبــــاط بــــا مــــا
    حـــمـــایـــت از مـــا
    .::بــرای حــمــایــت از مــا کــلــیــک رنــجــه بــفــرمــائــیــد::.
    رمــــزيــــنــــه ســــايــــت
    My QR-Code
    نــــواي آنــــلـايــــن
    سـامـانـه پـیـامـکـی سـایـت

    .:::ســامــانــه پــیــام کــوتــاه طــلــبــه ســایــبــری::.